اولین هنرپیشه زن سینما و یک سرگذشت تلخ پرتکرار
دهم اردیبهشت ماه سالروز درگذشت بازیگری است که نه تنها به عنوان نخستین هنرپیشه زن ایرانی شناخته می شود بلکه از منظری دیگر او را اولین قربانی در ناتوانیِ بومی کردنِ تفکر مدرن در سینمای ایران می دانند.
به گزارش قدم آخر، نام صدیقه (روح انگیز) سامی نژاد که متولد سال 1295 بود، با بازی در نقش «گلنار» در فیلم «دختر لُر» برای همیشه در تاریخ سینمای ایران باقی مانده است. «دختر لر» نخستین اثر ناطق سینمای ایران است و در سال 1312 توسط خان بهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا ساخته شد.
با پخش «دختر لر» در سینماها که با استقبال فراوانی هم روبرو شد، سامی نژاد به شهرت رسید اما بعد سرنوشت بسیار تلخی پیدا کرد.
فریدون جیرانی سال 1389 در دورانی که پخش یک مصاحبه با فریماه فرجامی بعد از سال ها بی خبری و با تصاویری تکان دهنده از این ستاره سال های دور سینما واکنش های تندی را به دنبال داشت، در مطلبی بیان کرد: «زندگی بازیگران در سینمای ایران تلخ است و این فقط مربوط به سال های پس از انقلاب نیست. از ابتدای ورود سینما به ایران این سرگذشت تلخ تکرار شده است. 13 اردیبهشت سال 1376 یک روز صبح به دفتر مجله سینما زنگ زدند و گفتند روح انگیز سامی نژاد مُرده است. من تا آن روز فکر می کردم روح انگیز سامی نژاد باید سال ها پیش مرده باشد. به خانه خواهرش عالیه زند تبریزی زنگ زدم و دیدم خبر درست است. رفتم خانه عالیه زند تبریزی و فهمیدم سامی نژاد بعدازظهر چهارشنبه 10 اردیبهشت 76 در سن 86 سالگی در تنهایی مرده و روز پنج شنبه 11 اردیبهشت در قطعه 34 ردیف 44 شماره 46 در جایی گمنامی خاک شده است. رختخواب سامی نژاد وسط خانه بود. تنها میراث این اولین بازیگر سینما یک کیسه نایلونی بود و داخل آن یک بسته سیگار، یک شناسنامه و بروشور تانشده «دختر لر».»
این کارگردان سینما همچنین گفته بود: «من قبل از دیدن این میراث، تصویر سامی نژاد را در فیلم تهامی نژاد دیده بودم که گریه می کرد و دیگر هیچ. «ایران قادری» که یک روز سرشناس ترین بازیگر تماشاخانه تهران بود، چه شد؟ چگونه مُرد؟ چه کسی خبر داشت؟ و خیلی های دیگر. ریشه سرگذشت تلخ بازیگران در سینمای ایران را باید در جامعه ای جستجو کرد که نتوانسته است تفکر مدرن را بومی کند و در خودش حل نماید. متاسفانه اولین قربانیان این ناتوانی بازیگران زن سینما بودند.»
عباس بهارلو – مورخ و پژوهشگر سینما – در سال 1381 مطلبی درباره این بازیگر نوشته بود که در بخش هایی از آن آمده است: «وقتی در سال 1312 فیلمِ «دختر لر» ساخته مشترک خان بهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا، که صدیقه سامی نژاد در آن نقش «گلنار» را بازی می کرد، در تهران نمایش داده شد، در میان مردمی که برای بار نخست سیمای یک زن ایرانی را بر پرده سینما دیده بودند واکنش های ناگواری برانگیخت، که به درستی روشن نیست ــ و احتمالاً هیچ گاه نیز معلوم نخواهد شد ــ که آیا خانم صدیقه سامی نژاد تصوری از آن واکنش ها در ذهن داشته است یا خیر، و آیا اگر می داشت حاضر به ایفای نقش در آن فیلم می شد؟»
گفته می شود که در آن مقطع آوانس اوگانیانس نیز کوشش هایی را در زمینه ساخت فیلم انجام می داد و در این باره بهارلو ادامه داده است: «به موازات فعالیت های سخت کوشانه اوگانیانس در ایران، عبدالحسین سپنتا و خان بهادر اردشیر ایرانی نیز برای ساختن نخستین فیلم مشترک در هندوستان در جست وجوی بازیگر زنی بودند که زبان فارسی بداند و نقش «گلنار» را در فیلم «دختر لر» بازی کند. تا قبل از دوره پهلوی ِ اول بازی زنانِ مسلمان در نمایش ها و تعزیه ها ممنوع بود و بازیگران زنی که در این سال ها در فیلم های اوگانیانس و مرادی ایفای نقش می کردند مانند مادام سیرانوش، لیدا ماطاوسیان، ژاسمین ژوزف، زما اوگانیانس و آسیا قسطانیان (کوستانیان) از بانوان ارمنی بودند که اکثر آن ها از صحنه تیاتر به سینما آمده بودند، به همین دلیل موانع کم تری بر سرِ راه خود داشتند.
سپنتا موفق شد صدیقه (روح انگیز) سامی نژاد، همسر یکی از کارکنان کمپانی امپریال فیلم بمبیی، را که از سیزده سالگی از کرمان به هندوستان رفته بود مجاب کند و با این توضیح که نام او به عنوان نخستین بازیگر زن در تاریخ سینمای ایران ثبت خواهد شد ــ که شد ــ موافقت او و شوهرش، دماوندی، را برای بازی در فیلمش جلب کند. بدین ترتیب گروه هندی ـ ایرانی عبدالحسین سپنتا و اردشیر ایرانی کار خود را در هندوستان آغاز کرد.
«دختر لر» نخستین بار در سی ام آبان 1312 در دو سینمای مایاک (دیده بان) و سپه بر پرده آمد، و نمایش آن، سال بعد از دوم مردادماه 1313 در سینما مایاک تکرار شد، و پس از یک ماه از چهارم آذر نمایش آن در سینما سپه به مدت پنجاه روز ادامه یافت. سپس با یک دو هفته وقفه در همین سینما از نو بر پرده رفت. استقبال از فیلم بسیار پُرشور بود و حتی «مادر بزرگ های خیلی پیر» هم رفتند تا سرگذشت «دختر لر» را به چشم ببینند.»
ایفای نقش گلنار در «دختر لر» موجب شد که صدیقه سامی نژاد چنان انگشت نما و زبانزد خاص و عام شود که هم با دشنام روبرو شد و هم با تشویق برخی مردم در شهرهای مختلف.»
سامی نژاد در سال 1349 یعنی 37 سال پس از نمایش «دختر لر»، در مستندی از محمد تهامی نژاد با نام «سینمای ایران از مشروطیت تا سپنتا» حضور یافت و به روایت زندگی دشوار و پر از رنج خود پرداخت.
از تهامی نژاد نقل شده است : «اغلب به طور کنترل نشده ای می خندید و در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود به من گفت که هنگام اقامت در هند ایرانی های متعصب او را مورد ضرب وشتم قرارمی دادند و حتی بطری به طرفش پرتاب می کردند. به طوری که همواره مجبور بود همراه با محافظ از استودیو امپریال فیلم خارج شود.»
درباره این چهره مستند دیگری با نام «روح انگیز سامی نژاد» به کارگردانی مجید فدایی نیز ساخته شده که در ارتباط با زندگی نخستین بازیگر زن سینمای ایران و ایفاگر نقش «دختر لر» است،
سامی نژاد در حالی در 80 سالگی از دنیا رفت که خاطرات زیادی از دورانی که «دختر لر» ساخته شد و حواشی پیرامون آن بازگو نشد. فریدون جیرانی که مطالعات زیادی درباره تاریخ سینما دارد، با بیان اینکه چنین اتفاقی فقط مختص نخستین بازیگران سینما نبوده، در مصاحبه ای با قدم آخر گفته بود: «بسیاری از بازیگران سینما، حرف و تاریخ سینما را با خود به زیر خاک بردند. من بارها به آن ها گفته بودم که اجازه بدهید این اطلاعات به نسل های دیگر انتقال داده شود، اما بسیاری از آن ها به این موضوع توجه نکردند.»
او گفته است: «قدیمی های معروف، بریده اند و سعی می کنند که صحبت نکنند، چون معتقدند سال ها به آن ها بی لطفی شده است و دل پرگلایه ای دارند. مثل ناصر ملک مطیعی که من یک بار از او دعوت کردم تا به خانه سینما بیاید و درباره «چهارراه حوادث» (فیلمی به کارگردانی سامویل خاچیکیان) صحبت کند و هرچه اصرار کردم موافقت نکرد. فردین هم دق کرد، در حالی که می توانست بازی کند. در یکی از برنامه های تلویزیونی هفت، بعد از سال ها آقای افخمی گفت که اگر به تاریخ سینما مراجعه کنید می بینید که بعد از فیلم «گنج قارون» تعداد سینماهای تهران افزایش پیدا کرده است بنابراین نمی توان نقش فردین را در تاریخ سینمای ایران انکار کرد اما سال ها تلاش شد که این نقش را انکار و حذف کنیم اما نتوانستیم. برای همین بعد از فوت او تشییع جنازه باشکوهی شکل گرفت. او می توانست بازی کند، چرا بازی نکرد؟ اگر بازی می کرد چه اتفاقی می افتاد؟ در سینمای سی سال اخیر که علی بی غمی وجود نداشت، می توانست نقش یک پدر را بازی بکند.»
پایان خبر قدم آخر
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "اولین هنرپیشه زن سینما و یک سرگذشت تلخ پرتکرار" هستید؟ با کلیک بر روی فرهنگ و هنر، ممکن است در این موضوع، مطالب مرتبط دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "اولین هنرپیشه زن سینما و یک سرگذشت تلخ پرتکرار"، کلیک کنید.