کره شمالی – حکومت یک خاندان از زمان تاسیس تا امروز

از زمان تاسیس کره شمالی تا بحال تنها یک خانواده بر آن حکومت کرده اند
بله، درسته! از سال ۱۹۴۸ که کره شمالی تأسیس شد تا همین امروز، تنها یک خانواده، یعنی خانواده کیم، قدرت رو دستشون گرفتن و نسل به نسل این حکومت رو جلو بردن. این موضوع واقعاً یکی از خاص ترین پدیده های سیاسی دنیاست.
تاحالا به این فکر کردین که چطور ممکنه یه کشور، با وجود همه تغییرات دنیا، هنوز هم مثل یه پادشاهی ارثی، فقط و فقط توسط یه خانواده اداره بشه؟ کره شمالی، با رهبری سه نسل از خانواده کیم – کیم ایل سونگ، کیم جونگ ایل و حالا کیم جونگ اون – یه جورایی داره قوانین بازی رو از نو می نویسه. این ماجرا فقط یه اتفاق تاریخی ساده نیست، بلکه ریشه های عمیق سیاسی، اجتماعی و ایدئولوژیک داره که فهمیدنش خیلی می تونه جذاب باشه. بیاین با هم یه سفر بریم به دل تاریخ کره شمالی و ببینیم این «خاندان کیم» چطور تونستن این قدر دووم بیارن و چه اتفاقاتی تو این مسیر افتاده.
ماجرای شکل گیری این سلسله: کره شمالی چطور شد کره شمالی؟
بعد از جنگ جهانی دوم، دنیا دستخوش تغییرات زیادی شد و یکی از این تغییرات بزرگ، تقسیم بندی کشورها بود. کره هم از این قاعده مستثنی نبود. این شبه جزیره زیبا، بعد از اینکه ژاپن تو سال ۱۹۴۵ تسلیم شد، به دو قسمت تقسیم شد: شمالی و جنوبی. هر کدوم هم افتاد دست یه قدرت بزرگ. شمال رو شوروی گرفت دستش و جنوب رو آمریکا.
تولد یک کشور: تقسیم کره و ظهور کیم ایل سونگ
شوروی که شمال کره رو تو چنگش داشت، شروع کرد به حمایت از یه گروه از مبارزای کمونیست. تو این بین، یه شخصیتی به اسم کیم ایل سونگ که از قبل برای مبارزه با ژاپنی ها فعالیت کرده بود و مورد حمایت شوروی هم بود، اومد بالا. کیم ایل سونگ قبلاً تو ارتش شوروی هم خدمت کرده بود و تجربه نظامی خوبی داشت. شوروی ها هم که دنبال یه مهره قوی تو منطقه بودن، حمایتش کردن و کمک کردن تا سال ۱۹۴۸، جمهوری دموکراتیک خلق کره یا همون کره شمالی که الان می شناسیم، تشکیل بشه. و خب، کیم ایل سونگ شد اولین رهبر این کشور.
بنیان گذار افسانه ای و شروع یک کیش شخصیت
از همون اول، کیم ایل سونگ تمام تلاشش رو کرد تا قدرتش رو حسابی تثبیت کنه. جنگ کره که از ۱۹۵۰ شروع شد و تا ۱۹۵۳ طول کشید، فرصت خوبی براش بود تا خودش رو به عنوان یه فرمانده بزرگ و ناجی ملت جا بندازه. بعد از جنگ، دیگه کسی نمی تونست جلوی قدرت گرفتن بیش از حدش رو بگیره. اون تونست با ترویج یه ایدئولوژی خاص به اسم «جوچه» (Juche)، که معنی «خودکفایی» و «اتکا به خود» می ده، پایه های حکومتش رو خیلی محکم کنه. این ایدئولوژی می گفت کره شمالی باید بدون کمک از بقیه کشورها، روی پای خودش وایسته. اینطوری، حس ملی گرایی رو تو مردم تقویت می کرد و خودش رو هم مرکز این استقلال قرار می داد.
همین موقع بود که «تبار کوه پکتو» هم مطرح شد. کوه پکتو یه کوه مقدسه تو کره و طبق این ایده، خانواده کیم از نسل این کوه و دارای یه جور مشروعیت الهی هستن. این افسانه سازی ها باعث شد یه «کیش شخصیت» بزرگ حول محور کیم ایل سونگ و خانواده اش شکل بگیره. مردم باید بهش احترام می ذاشتن، ستایشش می کردن و اون رو یه قهرمان بی بدیل می دیدن. این کیش شخصیت، بعداً زمینه رو برای انتقال قدرت به پسرش فراهم کرد.
کیم ایل سونگ: «رهبر بزرگ» و پدر معنوی ملت (۱۹۴۸-۱۹۹۴)
کیم ایل سونگ، بنیان گذار جمهوری دموکراتیک خلق کره، تقریباً ۴۶ سال رهبری این کشور رو به عهده داشت. در این مدت، اون با جنگ ها، تحولات سیاسی و اقتصادی زیادی روبرو شد و در نهایت، تونست پایه های یه نظام منحصر به فرد رو تو کره شمالی بسازه که تا الان هم ادامه داره.
همونطور که گفتیم، جنگ کره (۱۹۵۰-۱۹۵۳) برای کیم ایل سونگ یه نقطه عطف بود. با اینکه جنگ با یه آتش بس و بدون صلح واقعی تموم شد، اما کیم تونست خودش رو به عنوان کسی که کشور رو از خطر نجات داده، معرفی کنه. این جنگ بهش کمک کرد تا هرگونه مخالفت داخلی رو سرکوب کنه و قدرتش رو بیشتر از قبل تثبیت کنه.
ایدئولوژی جوچه در دوران رهبری کیم ایل سونگ به اوج خودش رسید. این ایدئولوژی، به عنوان فلسفه رسمی دولت، همه جنبه های زندگی مردم رو در بر می گرفت. از اقتصاد گرفته تا فرهنگ و سیاست، همه چیز باید بر اساس اصول خودکفایی و اتکا به توان داخلی شکل می گرفت. این یعنی مردم کره شمالی باید فکر می کردن که فقط با تکیه بر رهبری کیم و توانایی های خودشون می تونن موفق بشن.
کیش شخصیت حول محور کیم ایل سونگ به حدی قوی بود که او نه تنها در زمان حیاتش به عنوان «رهبر بزرگ» شناخته می شد، بلکه حتی بعد از مرگش در سال ۱۹۹۴، به «رئیس جمهور ابدی جمهوری» تبدیل شد. این یعنی حتی مرگ هم نتونست قدرتش رو از بین ببره!
کیم ایل سونگ نقش مهمی در برنامه ریزی برای اولین انتقال قدرت موروثی داشت. اون از سال ها قبل، پسرش، کیم جونگ ایل رو به عنوان جانشین خودش معرفی و آماده می کرد. این کار تو یه کشور کمونیستی که اصولاً نباید حکومت موروثی داشته باشه، واقعاً عجیب و بی سابقه بود. اون تمام مکانیزم های لازم رو چید تا بعد از خودش، قدرت تو خانواده اش باقی بمونه و این همون چیزیه که الان داریم می بینیم.
در دوران کیم ایل سونگ، تمرکز زیادی روی توسعه صنایع سنگین و نظامی شد. با اینکه کره شمالی تونست تو سال های اول بعد از جنگ، رشد اقتصادی خوبی رو تجربه کنه، اما کم کم با انزوا و مشکلات زیادی روبرو شد که بعدها تو دوران پسرش حسابی خودشون رو نشون دادن.
کیم جونگ ایل: «رهبر عزیز» و دوران «ارتش اول» (۱۹۹۴-۲۰۱۱)
بعد از مرگ کیم ایل سونگ در سال ۱۹۹۴، پسرش، کیم جونگ ایل، که سال ها برای این کار آماده شده بود، قدرت رو به دست گرفت. اما این انتقال قدرت بلافاصله و راحت نبود. اول یه دوره «سوگواری سه ساله» اعلام شد. تو این سه سال، کیم جونگ ایل آروم آروم جای پدرش رو گرفت و با سیاست های خودش، قدرتش رو حسابی تثبیت کرد.
کیم جونگ ایل یه سیاست جدید به اسم «سونگون» (Songun) یا همون «ارتش اول» رو معرفی کرد. این سیاست به ارتش قدرت و اولویت خیلی زیادی می داد. یعنی ارتش نه تنها تو مسائل دفاعی، بلکه تو همه جنبه های کشور، از اقتصاد و صنعت گرفته تا ساخت و ساز، حرف اول رو می زد. این کار باعث شد قدرت نظامی کره شمالی خیلی بیشتر بشه و منابع زیادی به سمت ارتش سرازیر بشه. همین الان هم میشه گفت ارتش خلق کره یکی از بزرگترین ارتش های دنیاست و نشون دهنده همین سیاست اول ارتش کیم جونگ ایل هست.
زندگی شخصی کیم جونگ ایل هم پر از فراز و نشیب بود. اون چندین همسر و معشوقه داشت و صاحب فرزندان زیادی بود. مهم ترین فرزندانش که تو آینده کره شمالی نقش داشتن یا دارن، کیم جونگ نام (که بعدها ترور شد)، کیم جونگ چول، کیم جونگ اون (رهبر فعلی) و کیم یو جونگ (خواهر قدرتمند کیم جونگ اون) بودن.
دوران کیم جونگ ایل با چالش های بزرگی هم همراه بود. تو دهه ۱۹۹۰، کره شمالی با یه قحطی بزرگ و وحشتناک روبرو شد که جون صدها هزار نفر رو گرفت. این قحطی که به خاطر مدیریت نادرست اقتصادی، بلایای طبیعی و انزوای بین المللی اتفاق افتاد، زخم عمیقی رو به این کشور وارد کرد. با این حال، کیم جونگ ایل تونست از این بحران ها هم عبور کنه و قدرت خانوادگیش رو حفظ کنه.
اون هم مثل پدرش، از سال ها قبل، پسرش کیم جونگ اون رو برای جانشینی آماده می کرد. این یعنی سومین انتقال قدرت موروثی هم تو خانواده کیم در حال انجام بود.
کیم جونگ اون: «رهبر معظم» و نسل سوم حاکمیت (۲۰۱۱-تاکنون)
سال ۲۰۱۱ بود که کیم جونگ ایل از دنیا رفت و این بار نوبت به جوان ترین پسرش، کیم جونگ اون، رسید تا سکان هدایت کره شمالی رو به دست بگیره. جانشینی کیم جونگ اون یه جورایی برای خیلی ها غیرمنتظره بود، چون اون نه تجربه زیادی داشت و نه به اندازه برادرهای بزرگترش تو محافل قدرت شناخته شده بود.
اولین کاری که کیم جونگ اون برای تحکیم قدرتش انجام داد، پاکسازی های سیاسی بود. اون خیلی از مقامات ارشد و حتی افراد نزدیک به خانواده رو که فکر می کرد ممکنه تهدیدی برای حکومتش باشن، کنار زد یا اعدام کرد. معروف ترین نمونه اش هم اعدام دایی خودش، جانگ سونگ تائک بود که یه زمانی نفر دوم قدرت تو کره شمالی به حساب میومد. این کارا باعث شد هیچ کس جرئت نکنه باهاش مخالفت کنه.
یکی از مهم ترین سیاست های کیم جونگ اون، تشدید برنامه هسته ای و موشکی بود. اون با وجود همه تحریم ها و فشارهای بین المللی، به آزمایش های هسته ای و موشکی ادامه داد و کشورش رو به یه قدرت هسته ای تبدیل کرد. این کار باعث شد مواجهه کره شمالی با جامعه جهانی خیلی جدی تر بشه.
کیم جونگ اون سعی کرده یه تصویر متفاوتی از خودش در مقایسه با پدر و پدربزرگش نشون بده. مثلاً برخلاف پدرش که خیلی کم تو انظار عمومی ظاهر می شد، کیم جونگ اون بیشتر تو مراسم و برنامه های عمومی شرکت می کنه و سعی داره خودش رو یه رهبر مردمی و نزدیک به مردم نشون بده. حتی همسرش، ری سول جو، و دخترش، کیم جو آئه، هم بیشتر تو رسانه ها دیده میشن. این برجسته سازی دخترش، کیم جو آئه، این روزها حسابی سوال برانگیز شده و خیلی ها فکر می کنن اون می تونه جانشین بعدی باشه.
با این حال، کره شمالی تحت رهبری کیم جونگ اون همچنان یه کشور منزوی و بسته باقی مونده. مشکلات اقتصادی، نقض حقوق بشر و انزوای بین المللی، از جمله چالش های بزرگ این دوره هستن که هنوز هم پابرجان.
راز بقای یک حکومت موروثی: چطور این سیستم دوام آورده؟
شاید براتون سوال باشه که چطور یه کشور با یه ایدئولوژی کمونیستی، تونسته یه مدل حکومت موروثی رو برای بیش از ۷۰ سال حفظ کنه؟ این اتفاق واقعاً تو تاریخ معاصر جهان نمونه نداره. عوامل مختلفی دست به دست هم دادن تا حکومت موروثی کره شمالی این قدر پایدار بمونه.
ایدئولوژی جوچه و تبار کوه پکتو: ستون های مشروعیت
یکی از مهم ترین دلایل، همون ایدئولوژی جوچه هست که کیم ایل سونگ پایه گذاری کرد. این ایدئولوژی نه تنها روی خودکفایی تأکید داره، بلکه به مردم می گه که فقط رهبر (خانواده کیم) می تونه کشور رو به سمت استقلال و رفاه ببره. یعنی یه جورایی، همه چیز رو به رهبر گره می زنه و هر موفقیتی رو به حساب اون می ذاره.
موضوع تبار کوه پکتو هم که پیشتر اشاره کردیم، یه جنبه مهم دیگه از مشروعیت بخشی به این خانواده است. مردم کره شمالی باور دارن که خانواده کیم از نسل قهرمانان مقدس کوه پکتو هستن و برای همین، باید بهشون وفادار باشن. این یه جور مشروعیت الهی و کاریزماتیک برای رهبران کیم ایجاد می کنه که حتی از قوانین و اصول کمونیسم هم فراتر می ره.
کیش شخصیت و نقش حزب کارگران کره
کیش شخصیت در کره شمالی، یه چیز فراتر از یه تبلیغات ساده است. از بچگی به مردم آموزش می دن که رهبر، پدری مهربان و قهرمانی بی بدیل هست. مجسمه ها، تصاویر و شعارها همه جا هستن و هر روز در مورد بزرگی و هوش رهبران کیم صحبت میشه. این تبلیغات دولتی اون قدر قویه که هیچ کس جرئت نمی کنه بهش شک کنه.
از طرف دیگه، حزب کارگران کره هم نقش محوری داره. این حزب تنها حزب حاکم تو کشوره و تمام جنبه های زندگی مردم رو کنترل می کنه. همه تصمیمات مهم توسط این حزب و البته با تأیید رهبر گرفته میشه. اعضای حزب هم باید وفاداری کاملشون رو به خانواده کیم نشون بدن. این ساختار تک حزبی، اجازه نمیده هیچ صدای مخالفی بلند بشه یا هیچ قدرت دیگه ای سر برآره.
فرق دیکتاتوری کیم با پادشاهی های سنتی چیه؟
شاید بگید خب، این که شبیه پادشاهیه! اما یه تفاوت مهم وجود داره. تو پادشاهی های سنتی، مشروعیت از نسب خانوادگی و سنت های قدیمی میاد. اما تو کره شمالی، خانواده کیم خودشون رو وارثان یه انقلاب و یه ایدئولوژی خاص (جوچه) معرفی می کنن. اونا خودشون رو فقط پادشاه نمی دونن، بلکه رهبران انقلابی و ایدئولوژیک معرفی می کنن که برای حفظ استقلال کشورشون مبارزه می کنن. با این حال، نتیجه نهایی همون دیکتاتوری وراثتی کره شمالی هست که قدرت رو تو یه خانواده نگه می داره.
خاندان فرعی و افراد حاشیه ای خانواده کیم هم معمولاً یا از ساختار قدرت حذف میشن یا تحت کنترل شدید قرار می گیرن. هر کسی که پتانسیل تهدید قدرت رو داشته باشه، کنار گذاشته میشه. این سخت گیری ها هم به دوام این حکومت موروثی کمک کرده.
نگاهی به بقیه اعضای خانواده و آینده جانشینی
حکومت موروثی خانواده کیم فقط به سه نسل اصلی محدود نمیشه. اعضای دیگه ای هم تو این خانواده هستن که نقش های مهمی ایفا می کنن یا پتانسیل دارن تو آینده کره شمالی تأثیرگذار باشن. البته بعضی ها هم سرنوشت غم انگیزی داشتن.
نقش های کلیدی: خواهر قدرتمند و دیگر بستگان
یکی از بانفوذترین اعضای خانواده در حال حاضر، کیم یو جونگ، خواهر کوچکتر کیم جونگ اون هست. اون در سال های اخیر خیلی تو رسانه ها و مراسم های مهم دیده شده و به نظر میرسه به یکی از قدرتمندترین چهره های پشت پرده تبدیل شده. کیم یو جونگ مسئولیت های مهمی تو حزب داره و حتی گفته میشه تو روابط با کره جنوبی و آمریکا هم نقش مهمی ایفا می کنه. بعضی ها حتی فکر می کنن اگه اتفاقی برای کیم جونگ اون بیفته، اون می تونه جانشین احتمالی باشه.
کیم پیونگ ایل، تنها پسر زنده کیم ایل سونگ از همسر دومش، هم هست. اون سال ها به عنوان سفیر در کشورهای اروپایی فعالیت می کرد و در سال ۲۰۱۹ برگشت به کره شمالی. با اینکه تجربه سیاسی زیادی داره، اما به خاطر دوری طولانی از مرکز قدرت و نداشتن ارتباطات قوی، شانس کمی برای جانشینی براش متصور هستن.
حدس و گمان ها درباره جانشین بعدی کیم جونگ اون
با اینکه کیم جونگ اون هنوز جوونه، اما گمانه زنی ها درباره جانشینیش همیشه وجود داره. دو گزینه اصلی که این روزها خیلی مطرح هستن، کیم یو جونگ و دختر خودش، کیم جو آئه هستن.
- کیم یو جونگ: همونطور که گفتیم، اون خیلی فعاله و به نظر میاد مورد اعتماد برادرشه. اگه یه زن بتونه رهبر کره شمالی بشه، اون اولین نفر خواهد بود. نقاط قوتش شامل نزدیکی به قدرت، تجربه سیاسی و روابط دیپلماتیکه. نقطه ضعفش اما جنسیتشه که ممکنه تو جامعه سنتی کره شمالی با مقاومت روبرو بشه.
- کیم جو آئه: دختر کیم جونگ اون، اخیراً چندین بار در انظار عمومی و در کنار پدرش دیده شده. این ظاهر شدن های عمومی، که قبلاً سابقه نداشته، باعث شده خیلی ها فکر کنن اون داره برای جانشینی آماده میشه. اگه این اتفاق بیفته، این یعنی خانواده کیم واقعاً میخوان سنت پادشاهی رو ادامه بدن. سن کمش و نداشتن تجربه، فعلاً نقطه ضعفشه، اما خب، زمان زیادی برای آماده شدن داره.
سرنوشت تلخ مخالفان و اعضای حاشیه ای خانواده
اما همه اعضای خانواده کیم خوش شانس نبودن. کیم جونگ نام، برادر ناتنی بزرگتر کیم جونگ اون، یکی از اون هاست که سرنوشت غم انگیزی داشت. اون تو سال ۲۰۱۷ تو فرودگاه مالزی ترور شد. کیم جونگ نام سال ها تو خارج از کره شمالی زندگی می کرد و بعضی وقت ها حرف هایی می زد که نشون می داد با شیوه حکمرانی خانواده اش مخالفه. همین موضوع باعث شد مورد غضب قرار بگیره.
کیم جونگ چول، برادر بزرگتر دیگه کیم جونگ اون، هم گفته میشه به خاطر علاقه اش به موسیقی و زندگی آروم تر، از دایره جانشینی خارج شده و هیچوقت به عنوان یه تهدید جدی محسوب نشده.
در کل، تو خانواده کیم، بقا و ماندن تو قدرت، فقط با وفاداری مطلق و کنار گذاشتن هرگونه جاه طلبی شخصی معنی پیدا می کنه. هرکسی که از این خط قرمز رد بشه، به سرنوشت های تلخی دچار میشه و همین هم یکی از دلایل اصلی دوام حکومت موروثی کره شمالی بوده.
کره شمالی امروز: تاثیرات بلندمدت این نوع حکمرانی
وقتی یه خانواده برای بیش از هفتاد سال قدرت رو دستش می گیره و یه کشور رو اون طور که خودش میخواد اداره می کنه، طبیعتاً تأثیرات زیادی روی اون کشور و مردمش می ذاره. کره شمالی هم از این قاعده مستثنی نیست و حاکمیت موروثی خانواده کیم، ابعاد مختلفی از زندگی مردم این کشور رو تحت الشعاع قرار داده.
انزوای بین المللی و عدم تغییر در ساختار سیاسی
یکی از بزرگترین پیامدهای این نوع حکمرانی، انزوای شدید بین المللی کره شمالی هست. دنیا، به خصوص کشورهای غربی، با این مدل حکومت و به خصوص برنامه هسته ای و موشکی این کشور مشکل دارن. همین باعث شده کره شمالی با تحریم های سنگینی روبرو بشه و رابطه چندانی با بقیه دنیا نداشته باشه. این انزوا هم به نوبه خودش، عدم تغییر تو ساختار سیاسی رو تضمین می کنه، چون هیچ فشار خارجی قوی ای نمی تونه از درون تغییر ایجاد کنه.
وضعیت حقوق بشر، آزادی های فردی و زندگی مردم عادی تحت این نظام
واقعاً سخته که از زندگی مردم عادی تو کره شمالی حرف زد. تحت یه دیکتاتوری وراثتی، آزادی های فردی تقریباً هیچ معنایی ندارن. مردم اجازه ندارن از کشور خارج بشن، به اینترنت دسترسی آزاد داشته باشن و حتی رسانه ها هم فقط همون چیزی رو نشون میدن که دولت میخواد. نقض حقوق بشر، مثل اردوگاه های کار اجباری و اعدام های سیاسی، موضوعاتی هستن که سازمان های بین المللی همیشه بهشون اشاره می کنن.
زندگی روزمره مردم هم تو این شرایط خیلی سخته. کمبود مواد غذایی، قطعی برق های مکرر و دسترسی محدود به امکانات اولیه، بخش جدایی ناپذیری از زندگی خیلی از کره ای های شمالی هست. درسته که دولت ادعا می کنه مردمش صد در صد باسوادن یا سیستم بهداشتی قوی دارن، اما واقعیت اینه که این ها با استانداردهای جهانی فاصله زیادی داره.
پیامدهای اقتصادی و توسعه کشور
اقتصاد کره شمالی هم تحت تأثیر این حکمرانی موروثی، یه مدل خاص خودشو داره که بهش میگن «اقتصاد دستوری». یعنی دولت همه چیز رو کنترل می کنه و بازار آزاد معنا نداره. با اینکه تو سال های اول بعد از جنگ کره، پیشرفت های خوبی تو صنعت اتفاق افتاد، اما بعد از فروپاشی شوروی و قطع کمک ها، اقتصاد کره شمالی با مشکلات جدی ای روبرو شد. قحطی دهه ۹۰ میلادی هم که جون خیلی ها رو گرفت، گواه این بحران بود.
امروز هم، با وجود اینکه کیم جونگ اون سعی کرده یه سری اصلاحات اقتصادی کوچیک انجام بده، اما تحریم ها و تمرکز بیش از حد روی برنامه نظامی، جلوی توسعه واقعی کشور رو گرفته. رهبران کره شمالی، با وجود مشکلات مردم، زندگی بسیار مجلل و مرفهی دارن و این تضاد، از تلخ ترین واقعیت های این کشوره.
چالش های پیش رو برای آینده این نوع حاکمیت در قرن ۲۱
در قرن ۲۱، که عصر اطلاعات و ارتباطاته، نگه داشتن یه کشور در انزوا و با یه سیستم موروثی، چالش های زیادی داره. چطور میشه جلوی نفوذ اطلاعات خارجی رو گرفت؟ چطور میشه مردم رو تو دنیای مدرن، با همین ایدئولوژی نگه داشت؟ این ها سوالاتی هستن که آینده خانواده کیم و حکومت کره شمالی رو مبهم می کنن. با اینکه این سلسله تا الان دووم آورده، اما ممکنه فشارهای داخلی و خارجی، روزی این قلعه رو به لرزه دربیاره. البته فعلاً که خبری از تغییر نیست و این خانواده همچنان با مشت آهنین بر کره شمالی حکومت می کنن.
نتیجه گیری
همونطور که دیدیم، از زمان تاسیس کره شمالی تا بحال تنها یک خانواده بر آن حکومت کرده اند. این پدیده، یعنی حاکمیت موروثی خانواده کیم، تو دنیای امروز واقعاً یه استثنای بزرگه. از کیم ایل سونگ که کشور رو بنیان گذاشت و ایدئولوژی جوچه و تبار کوه پکتو رو جا انداخت، تا کیم جونگ ایل که سیاست «اول ارتش» رو پیاده کرد و حالا کیم جونگ اون که با پاکسازی ها و توسعه هسته ای، جایگاه نسل سوم رو محکم کرده، همه و همه یه مسیر خاص رو رفتن.
این سیستم، نه فقط تو تاریخ کمونیسم، بلکه تو تاریخ معاصر جهان هم بی سابقه است. اینکه چطور یه دیکتاتوری کمونیستی تونسته این قدر شبیه یه پادشاهی سنتی عمل کنه، واقعاً جای فکر داره. کیش شخصیت، تبلیغات دولتی، کنترل سفت و سخت حزب و البته سرکوب هرگونه مخالفت، همگی به این دوام کمک کردن.
حالا باید دید تو آینده چی میشه. آیا نسل چهارم خانواده کیم هم روی کار میاد؟ آیا کیم جو آئه یا کیم یو جونگ، ادامه دهنده این راه خواهند بود؟ آیا کره شمالی می تونه با همین مدل حکومت تو قرن ۲۱ دووم بیاره؟ این ها سوالاتیه که هنوز جوابشون مشخص نیست. اما چیزی که واضحه، اینه که پشت پرده این حکومت موروثی، پیچیدگی های سیاسی و انسانی زیادی نهفته است که همیشه برای دنیا جذاب و پر از ابهام بوده و هست.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "کره شمالی – حکومت یک خاندان از زمان تاسیس تا امروز" هستید؟ با کلیک بر روی گردشگری و اقامتی، آیا به دنبال موضوعات مشابهی هستید؟ برای کشف محتواهای بیشتر، از منوی جستجو استفاده کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "کره شمالی – حکومت یک خاندان از زمان تاسیس تا امروز"، کلیک کنید.