خلاصه کتاب جرم عجیبی که جان بولونای مرتکب شد ( نویسنده جی. کی. چسترتون )

کتاب «جرم عجیبی که جان بولونای مرتکب شد» اثری از جی. کی. چسترتون، مثل یک سفر هیجان انگیز به دنیای کارآگاهی های خاصه. این کتاب که دو داستان پر از فکر و معما رو تو دلش جا داده، به ما کمک می کنه تا با «پدر براون» آشنا بشیم؛ یک کشیش دوست داشتنی که هوش سرشارش می تونه پیچیده ترین جنایت ها رو هم گره گشایی کنه. این مجموعه فقط یه داستان پلیسی ساده نیست، بلکه یه دید عمیق به روح و روان آدم هاست.

چسترتون، نویسنده ای که دنیای ادبیات کارآگاهی رو با خلق شخصیت منحصر به فرد پدر براون زیر و رو کرد، تو این کتاب هم حسابی هنرنمایی کرده. اگه دنبال یه تجربه متفاوت از داستان های معمایی هستین که فقط به دنبال پیدا کردن مجرم نباشه و ته و توی انگیزه ها و پیچیدگی های انسان رو دربیاره، پس جای درستی اومدین. اینجا قراره با هم سفری عمیق به لایه های پنهان این دو داستان جذاب داشته باشیم و ببینیم چطور یه کشیش آروم، می تونه ذهن های شیطانی رو برملا کنه. آماده اید؟

جی. کی. چسترتون: خالق دنیایی از پارادوکس و معما

اسم کاملش گیلبرت کیت چسترتون بود، اما خب همه اونو با همون «جی. کی. چسترتون» می شناسن. این نابغه انگلیسی سال ۱۸۷۴ تو لندن به دنیا اومد و الحق که عمر پرباری داشت، هرچند که فقط ۶۲ سال زندگی کرد. چسترتون فقط یه نویسنده نبود، یه جورایی یه فیلسوف و متفکر هم بود که دیدگاه های خاص خودش رو درباره زندگی، دین و انسان داشت. شروع کارش با نقد ادبی بود و بعدش رمان های شاهکاری مثل «ناپلئون ناتینگ هیل» رو نوشت. می گن بیش از صد جلد کتاب نوشته، از رمان و شعر گرفته تا زندگی نامه و نقد. واقعاً سر به فلک کشیدنِ فعالیت ادبی بود!

فلسفه چسترتون یه جورایی مثل یه گره محکم بین ایمان کاتولیک، منطق و عقل سلیم بود. اون عاشق پارادوکس ها بود و تو نوشته هاش هم خیلی از این تضادهای ظاهری استفاده می کرد تا به حقیقت های عمیق تر برسه. مثلاً چطور ممکنه یه چیزی همزمان این باشه و اون هم نباشه؟ چسترتون به زیبایی این تناقض ها رو حل می کرد و ازشون برای نشون دادن جنبه های پنهان واقعیت استفاده می کرد.

تو ادبیات انگلستان، چسترتون جایگاه ویژه ای داره، مخصوصاً تو ژانر کارآگاهی. اون با خلق پدر براون، یه انقلابی تو این ژانر به وجود آورد. قبل از اون، کارآگاه ها بیشتر روی منطق خشک و شواهد فیزیکی تمرکز داشتن، اما پدر براون اومد و گفت انگیزه های انسانی و پیچیدگی های روانی خیلی مهم ترن. چسترتون معتقد بود که برای فهمیدن جنایت، باید بتونی روح مجرم رو درک کنی، نه فقط رد پاهاش رو.

پدر براون: کشیشی با هوشی فراتر از انتظار

حالا برسیم به قهرمان داستان های ما، پدر براون! اگه بخوایم یه تصویر کلی ازش بدیم، باید بگیم یه کشیش کاتولیک کوتاه قد، ساده پوش و یه جورایی دست و پا چلفتیه که تو نگاه اول اصلاً شبیه کارآگاه های خفن و جذاب نیست. اما خب، «هر گردی گردو نیست»! زیر اون ظاهر آروم و ساده، یه مغز متفکر و تیزبین قایم شده که هیچ جزئیاتی از چشمش دور نمی مونه. اون یه جورایی روانشناسیه که می تونه تو عمق تاریک ترین انگیزه های انسانی شیرجه بزنه.

پدر براون با کارآگاه های مشهور دیگه مثل شرلوک هولمز یا هرکول پوآرو فرق اساسی داره. اونا بیشتر روی چگونه تمرکز می کنن؛ یعنی چطور جنایت اتفاق افتاده و از چه روشی باید مجرم رو پیدا کرد. اما پدر براون بیشتر به چرا اهمیت می ده؛ چرا یه آدم دست به همچین کاری زده؟ چه انگیزه های اخلاقی یا مذهبی پشت این جنایت هست؟ اون اعتقاد داره برای فهمیدن جرم، باید بفهمی که گناه چیه و چطور تو روح انسان ریشه می دونه. همین طرز فکر، باعث میشه پدر براون خیلی وقت ها بتونه قبل از بقیه، به حقیقت ماجرا پی ببره.

پدر براون با درک ماهیت شر، به حقیقت دست می یابد. او می داند که برای حل یک جنایت، باید به جای دنبال کردن ردپاها، وارد ذهن مجرم شد.

رازش تو اینه که با همه مدل آدمی سر و کار داشته، تو اعترافات گناهکارا نشسته و ماهیت شر رو از نزدیک لمس کرده. اون می تونه خودش رو جای مجرم بذاره و ببینه چطور یه ذهن ممکنه به سمت گناه کشیده بشه. این بینش عمیق روانشناختی و اخلاقی، پدر براون رو به یه کارآگاه استثنایی و بی نظیر تبدیل کرده که حل معماهاش نه فقط یه هیجان، بلکه یه جور درس زندگیه.

خلاصه داستان اول: صلیب آبی

صلیب آبی یکی از معروف ترین و اولین داستان هایی هست که چسترتون از پدر براون نوشته و یه جورایی شناسنامه این شخصیت به حساب میاد. این داستان واقعاً یه شاهکاره و نشون می ده که جی. کی. چسترتون چقدر تو خلق معماهای هوشمندانه تبحر داشته.

معرفی کلی داستان و شخصیت ها

داستان صلیب آبی ما رو می بره به دل لندن، جایی که قراره یه صلیب گران بها و پرارزش از جنس یاقوت کبود، توسط یک کشیش کاتولیک به نام پدر براون حمل و تحویل داده بشه. پدر براون قراره این صلیب رو از فرانسه به لندن بیاره و برای یه کنفرانس مهم مذهبی آماده کنه. اما خب، می دونین که داستان های کارآگاهی بدون چالش که مزه نمی دن! اینجا پای یه دزد مشهور و زیرک به اسم فلامبو هم وسط میاد. فلامبو یه جنایتکار بین المللیه که حسابی برای خودش اسم و رسمی داره و تصمیم گرفته این صلیب باارزش رو به چنگ بیاره. داستان از همین جا شروع میشه: یه تعقیب و گریز جذاب بین یه کشیش ساده دل و یه دزد حرفه ای.

خط اصلی داستان (با هشدار اسپویل)

اگه هنوز صلیب آبی رو نخوندین و دوست دارین خودتون معما رو حل کنین، این بخش رو با احتیاط بخونید چون قراره کمی از رازها رو فاش کنیم.

پدر براون با فلامبو در قطار، رستوران و بعداً در خیابان های لندن روبرو میشه. فلامبو، برای اینکه بتونه صلیب رو از دست پدر براون بدزده، چندین بار تلاش می کنه و ترفندهای مختلفی به کار می بره. مثلاً تو رستوران، میز رو بهم می ریزه، شیشه ها رو می شکونه یا حتی جای نمک و شکر رو عوض می کنه. همه این کارا برای اینه که پدر براون رو گیج کنه یا حواسش رو پرت کنه. اما پدر براون، با اینکه ظاهرش ساده و حتی کمی حواس پرت به نظر می رسه، از همون اول متوجه نقشه های فلامبو میشه.

راز کار پدر براون چیه؟ اون به تغییرات کوچیک تو نظم اهمیت می ده. مثلاً وقتی جای نمک و شکر تو رستوران عوض میشه، یه آدم عادی ممکنه فکر کنه یه اشتباه ساده بوده، اما پدر براون می فهمه که این یه حرکت عمدی برای جلب توجهه. اون به جای اینکه به اتفاقات بزرگ و جنجالی توجه کنه، روی جزئیات ریزی تمرکز می کنه که نشونه های یک ذهن جنایتکاره.

پدر براون، خودش هم برای اینکه فلامبو رو به دام بندازه، دست به کارای عجیبی می زنه. مثلاً میوه می خره و تو خیابون می ریزه، یا از روزنامه فروش می خواد که روزنامه هاش رو پرت کنه. این کارا باعث میشه فلامبو فکر کنه با یه کشیش بی دست و پا طرفه و غرورش رو تحریک می کنه تا بیشتر خودش رو نشون بده. در نهایت، پدر براون با زیرکی فلامبو رو به یه پارک خلوت می کشونه و اونجا غافلگیرش می کنه. فلامبو متوجه میشه که تمام مدت، خودش طعمه بوده و پدر براون از ابتدا همه چیز رو می دونسته. لحظه پایانی داستان واقعاً غافلگیرکننده ست؛ پدر براون نه تنها صلیب رو حفظ می کنه، بلکه با هوش و ذکاوتش، فلامبو رو هم به نوعی تحت تاثیر قرار می ده و درسی اخلاقی بهش می ده.

تحلیل مضمونی صلیب آبی

صلیب آبی فراتر از یه داستان دزدی و تعقیب و گریز معمولیه. چسترتون تو این داستان روی اهمیت مشاهدات دقیق تأکید می کنه. پدر براون نشون می ده که برای دیدن حقیقت، گاهی باید از چیزهای بزرگ چشم پوشید و روی جزئیات کوچیک و به ظاهر بی اهمیت تمرکز کرد. این نبرد هوش بین پدر براون و فلامبو، در واقع نبردی بین خیر و شر، و نبردی بین منطق زمینی و بصیرت اخلاقیه.

پیام های فلسفی پنهان تو این داستان واقعاً عمیقن. چسترتون می خواد بگه که شر، همیشه تو قالب های بزرگ و ترسناک ظاهر نمیشه؛ گاهی اوقات پشت تغییرات ریز و نامحسوس پنهون شده. پدر براون با درک عمیقش از ماهیت گناه و روان انسان، می تونه این شر رو حتی قبل از اینکه به مرحله جنایت بزرگ برسه، شناسایی کنه. این داستان یه جورایی به ما یادآوری می کنه که همیشه باید هوشیار باشیم و از کنار هیچ چیز به سادگی نگذریم.

خلاصه داستان دوم: جرم عجیبی که جان بولونای مرتکب شد

خب، حالا که حسابی با صلیب آبی حال کردین، نوبت می رسه به داستان دوم کتاب، همون که اسم کتاب هم از اون گرفته شده: جرم عجیبی که جان بولونای مرتکب شد. این داستان هم مثل صلیب آبی پر از پیچیدگی و معمای خاص چسترتونیه و دوباره پدر براون رو تو موقعیتی قرار می ده که باید با هوشش، حقیقت رو از پشت پرده ای از دروغ و پنهان کاری بیرون بکشه.

معرفی کلی داستان و معمای مرکزی

داستان با یه معمای گیج کننده شروع میشه: جان بولونا، یه تاجر موفق و به ظاهر خوشبخت، به شکل مرموزی ناپدید میشه. هیچ رد و نشونی ازش نیست و انگار آب شده و رفته تو زمین. همه جا به دنبالش می گردن، اما بی فایده. این ناپدید شدن، کلی شایعه و حدس و گمان به وجود میاره و همه رو گیج می کنه. هیچ کس نمی تونه بفهمه چی به سر بولونا اومده. این معمای مرکزی داستانه که پدر براون رو وارد ماجرا می کنه تا با شیوه خاص خودش، گره این ماجرا رو باز کنه.

خط اصلی داستان (با هشدار اسپویل قوی)

اگه هنوز این داستان رو نخوندین و نمی خواین لذت کشف معما ازتون گرفته بشه، حتماً این قسمت رو رد کنین!

ماجراهای عجیب و غریب زیادی به ناپدید شدن بولونا ربط داده میشن. مثلاً پیدا شدن یه دستخط مرموز، یا تغییرات ناگهانی تو رفتار آدم های دور و برش. پدر براون وارد صحنه میشه و با اون آرامش همیشگیش، شروع می کنه به پرس و جو. سوالاتی که پدر براون می پرسه، در نگاه اول ممکنه خیلی بی ربط و بی اهمیت به نظر برسن. مثلاً از همسر بولونا یا خدمتکارهاش در مورد چیزهای جزئی و روزمره می پرسه، نه مستقیماً در مورد ناپدید شدن.

مثل همیشه، پدر براون دنبال ردپاهای فیزیکی نیست، بلکه دنبال انگیزه های روحی و روانی آدم هاست. اون سعی می کنه بفهمه چه چیزی تو ذهن بولونا و اطرافیانش می گذشته. کم کم و با کنار هم گذاشتن همین اطلاعات به ظاهر بی ربط، پدر براون به حقیقت تلخی می رسه.

حقیقت اینه که جان بولونا خودش رو ناپدید کرده بود و هویت جدیدی برای خودش ساخته بود! اون از زندگی قبلیش و آدم هایی که توش بودن خسته شده بود و می خواست یه شروع تازه داشته باشه. این ناپدید شدن مرموز، در واقع یه جور جنایت علیه خودش بود، یه خودفریبی بزرگ. پدر براون نشون می ده که گاهی اوقات، پیچیده ترین معماها، ساده ترین جواب ها رو دارن، اما این جواب ها زیر لایه هایی از خودفریبی و انتظارات غلط پنهان شدن. گره گشایی پدر براون واقعاً غیرمنتظره ست و نشون می ده چسترتون چقدر تو پیچوندن ذهن خواننده و رسیدن به پایان های غافلگیرکننده ماهره.

تحلیل مضمونی جرم عجیبی که جان بولونای مرتکب شد

این داستان یه جورایی تصویرگر پیچیدگی های روان انسانه. چسترتون با ظرافت نشون می ده که آدم ها چقدر می تونن خودشون رو فریب بدن و واقعیت رو از چشم خودشون هم پنهان کنن. ناپدید شدن جان بولونا، نمادی از فرار از خویشتنه، فرار از هویتی که دیگه دوستش نداره.

داستان به پنهان کاری ها و نقشی که خودفریبی تو زندگی ما بازی می کنه می پردازه. چسترتون با این داستان از ما می پرسه که آیا واقعاً خودمون رو می شناسیم؟ یا داریم با نقاب های مختلف زندگی می کنیم و از خودمون هم داریم فرار می کنیم؟ پدر براون با بصیرت خاص خودش، این لایه های پنهان رو کنار می زنه و نشون می ده که گاهی اوقات، بزرگترین جنایت، همون کاریه که ما با خودمون می کنیم. این داستان یه جورایی تلنگریه برای همه ما که نگاهی به درون خودمون بندازیم و ببینیم آیا واقعاً اون چیزی هستیم که نشون می دیم؟

تحلیل مضمونی و فلسفی کلی کتاب

کتاب «جرم عجیبی که جان بولونای مرتکب شد» فقط مجموعه ای از داستان های کارآگاهی نیست؛ یه جورایی کلاس فلسفه و روانشناسیه که تو قالب داستان های معمایی جذاب، مفاهیم عمیق رو به ما منتقل می کنه. چسترتون یه جورایی بیشتر از اینکه به چگونه یه جنایت اهمیت بده، تمرکزش روی چرا است. اون نمی خواد فقط نشون بده یه قاتل چطور قربانیش رو کشته یا یه دزد چطور تونسته فرار کنه؛ هدف اصلیش اینه که بفهمه چه چیزی تو ذهن و روح اون آدم گذشته که دست به همچین کاری زده. این کاوش تو انگیزه های انسانی و روانی پشت جرم، چیزیه که داستان های پدر براون رو از بقیه متمایز می کنه.

یکی از مضامین اصلی تو کارهای چسترتون، مبارزه بین خیر و شر و امکان رستگاریه. پدر براون، با اینکه یه کشیشه و با گناه روبرو میشه، هرگز امیدش رو از دست نمی ده. اون معتقده که هر گناهکاری، حتی تو تاریک ترین گوشه های روحش هم ممکنه بارقه ای از خوبی داشته باشه و شاید راهی برای برگشت و رستگاری پیدا کنه. این دیدگاه اخلاقی و مذهبی، یه عمق خاص به داستان ها می ده و به خواننده فرصت می ده که فراتر از یه داستان صرفاً پلیسی، به جنبه های عمیق تر وجود انسان فکر کنه.

هوش و مشاهده پدر براون هم یه جورایی منحصر به فرده. اون از منطقی استفاده می کنه که شاید برای خیلی ها عجیب به نظر برسه، اما همین منطق پنهان و غیرمعمول بهش کمک می کنه تا معماها رو حل کنه. پدر براون به جای اینکه دنبال شواهد بزرگ باشه، به جزئیات ریز و به ظاهر بی اهمیت توجه می کنه که نشونه های یک ذهن جنایتکاره. این هوش به قول خودش، از طریق «درک گناه» به دست میاد؛ چون خودش بارها تو اعترافات گناهکارا نشسته، می تونه خودش رو جای اون ها بذاره و انگیزه هاشون رو درک کنه.

چسترتون تو این کتاب، یه جورایی از سطحی نگری انتقاد می کنه. اون می خواد به ما بگه که نباید فقط به ظواهر توجه کنیم. خیلی وقت ها، حقیقت زیر لایه هایی از فریب و پنهان کاری پنهون شده و فقط با یه نگاه عمیق و کنجکاو میشه بهش رسید. این کتاب به خواننده یادآوری می کنه که همیشه باید فراتر از آنچه که می بیند، به دنبال حقیقت باشه و از دیدن عمق مسائل فرار نکنه.

سبک نگارش جی. کی. چسترتون: طنز، پارادوکس و عمق

وقتی صحبت از سبک نگارش جی. کی. چسترتون میشه، واقعاً باید کلاه از سر برداشت! اون یه نویسنده معمولی نیست، بلکه یه هنرمنده که با کلمات بازی می کنه و حسابی خواننده رو به چالش می کشه. یکی از ویژگی های بارز نوشته های چسترتون، استفاده از «طنز ظریفه». طنزش از اون مدل هایی نیست که آدم رو قهقهه بندازه، بیشتر یه لبخند ملیح رو لب میاره و آدم رو به فکر فرو می بره. یه جورایی با همین طنز، به مسائل جدی و عمیق هم می پردازه.

بعدش می رسیم به «پارادوکس های هوشمندانه». چسترتون استاد این کار بود. جملاتی می نوشت که در نگاه اول متناقض به نظر می رسیدن، اما وقتی یه کم بهشون فکر می کردی، می دیدی چقدر عمیق و پرمفهومن. این پارادوکس ها ذهن خواننده رو درگیر می کنن و باعث میشن آدم بیشتر فکر کنه و به لایه های زیرین حرف های نویسنده دست پیدا کنه.

دیالوگ های پرمعنا هم از نکات قوت کار چسترتونه. شخصیت هاش نه تنها حرف می زنن، بلکه با حرف هاشون فکر می کنن و فلسفه خودشون رو بیان می کنن. مکالمات تو داستان هاش فقط برای پیش بردن طرح نیستن، بلکه پر از ایده ها و دیدگاه های جذابن.

چسترتون توصیفات زنده ای هم داره که آدم رو کاملاً وارد فضای داستان می کنه. اون قابلیت عجیبی تو خلق فضایی مرموز و فکری داره که خواننده رو غرق خودش می کنه. با خوندن نوشته هاش، نه تنها داستان رو دنبال می کنی، بلکه حس می کنی تو یه بحث فکری عمیق هم شرکت کردی.

در مورد ترجمه، باید بگم که اهمیت یه ترجمه روان و دقیق برای آثار چسترتون که پر از پیچیدگی های زبانی و فلسفیه، خیلی زیاده. تو این کتاب هم، ترجمه خوب خانم مرضیه خسروی واقعاً ستودنیه و کمک می کنه تا خواننده فارسی زبان هم بتونه از این شاهکارها لذت ببره و با دنیای پر رمز و راز چسترتون ارتباط برقرار کنه. یه ترجمه خوب مثل یه پل عمل می کنه که بین نویسنده و خواننده ارتباط عمیق برقرار می کنه.

چرا باید این کتاب را بخوانیم؟

شاید بپرسید توی این همه کتاب جدید و رنگارنگ که هر روز چاپ میشه، چرا باید بریم سراغ یه کتاب کلاسیک و قدیمی مثل «جرم عجیبی که جان بولونای مرتکب شد»؟ خب، دلایل زیادی وجود داره که این کتاب هنوز هم بعد از این همه سال، حرف برای گفتن داره و یه تجربه خاص رو به خواننده ارائه می ده:

1. برای عاشقان معما و کارآگاهی: اگه از اون دسته آدمایی هستین که عاشق داستان های پلیسی و معمایی اید، اما از تکرار مکررات خسته شدین، این کتاب یه نفس تازه است. پدر براون یه کارآگاه کلیشه ای نیست؛ روش های حل معماش اونقدر متفاوت و خلاقانه ست که حسابی غافلگیرتون می کنه.
2. برای اهل فلسفه و فكر: این کتاب فقط یه داستان برای سرگرم شدن نیست. چسترتون تو داستان هاش، مفاهیم عمیق فلسفی و اخلاقی رو به چالش می کشه. اگه دوست دارین در کنار یه داستان جذاب، به ماهیت خیر و شر، پیچیدگی های روح انسان و انگیزه های پنهان فکر کنین، این کتاب برای شماست.
3. تجربه ای متفاوت از داستان های کارآگاهی: اکثر کارآگاه ها دنبال ردپا، اثر انگشت و شواهد فیزیکی هستن. اما پدر براون دنبال یه چیز دیگه ست؛ اون دنبال روح مجرمه. این زاویه دید متفاوت، به داستان هاش یه عمق بی نظیر میده و باعث میشه شما هم مثل پدر براون، با نگاهی متفاوت به دنیای اطرافتون نگاه کنین.
4. اهمیت شناخت پدر براون: پدر براون یکی از شخصیت های ماندگار و مهم ادبیات کارآگاهی جهانه. شناخت این شخصیت و روش های حل معمای منحصر به فردش، نه تنها لذت بخش و سرگرم کننده ست، بلکه دریچه ای جدید رو به روی دنیای ادبیات کلاسیک و تفکرات خاص چسترتون براتون باز می کنه.
5. برای لذت بردن از ادبیات کلاسیک: چسترتون استاد کلامه. نثرش غنی، پر از طنز ظریف و پارادوکس های هوشمندانه است. خوندن آثارش یه جور ورزش فکریه که لذت زیادی به همراه داره و باعث میشه از قدرت زبان و کلمات حیرت زده بشید.

خلاصه که «جرم عجیبی که جان بولونای مرتکب شد»، یه کتاب کوچیکه اما یه دنیای بزرگ از فکر و معما رو تو خودش جا داده. اگه دلتون یه کتاب می خواد که هم هیجان زده تون کنه و هم به فکر فرو ببره، شک نکنید که این کتاب همون چیزیه که دنبالش هستین.

نتیجه گیری

خب، رسیدیم به آخر این سفر هیجان انگیز تو دنیای جی. کی. چسترتون و داستان های کارآگاهی پدر براون. همونطور که دیدیم، کتاب «جرم عجیبی که جان بولونای مرتکب شد»، با دو داستان «صلیب آبی» و «جرم عجیبی که جان بولونای مرتکب شد»، نه فقط یه مجموعه داستان پلیسی معمولیه، بلکه یه گنجینه ادبی و فکریه که خواننده رو به چالش می کشه و با خودش به اعماق روح انسان می بره. ارزش ادبی و فکری این کتاب واقعاً زیاده و نشون می ده چسترتون چقدر تو خلق شخصیت های پیچیده و طرح های معمایی استاد بوده.

نبغ و هوش چسترتون تو این کتاب حسابی خودشو نشون می ده. اون به ما یاد می ده که برای رسیدن به حقیقت، گاهی باید از ظاهر پر زرق و برق فاصله گرفت و به جزئیات ریز و انگیزه های پنهان توجه کرد. شخصیت چندوجهی پدر براون هم که جای خود دارد؛ یه کشیش ساده با یه هوش خارق العاده و درکی عمیق از ماهیت شر و خیر. اون به ما ثابت می کنه که هوش واقعی، فقط تو منطق خشک و خالی نیست، بلکه تو فهمیدن دل و روح آدم هاست.

اگه تا الان این کتاب رو نخوندین، بهتون پیشنهاد می کنم حتماً یه فرصت بهش بدید. قول می دم پشیمون نمیشید و یه تجربه متفاوت از داستان های کارآگاهی پیدا می کنید. و اگه از این کتاب خوشتون اومد، حتماً سراغ بقیه آثار جی. کی. چسترتون هم برید. مطمئن باشید که دنیای پر از پارادوکس و معمای اون، چیزهای زیادی برای ارائه بهتون داره و حسابی از خوندن این گنجینه ادبی لذت می برید. پس چی منتظرین؟ همین حالا این کتاب رو بردارید و وارد دنیای پدر براون بشید!