خلاصه کامل کتاب خانواده ای نه چندان خوشبخت (شاری لاپنا)

خلاصه کتاب خانواده ای نه چندان خوشبخت ( نویسنده شاری لاپنا )
کتاب «خانواده ای نه چندان خوشبخت» از شاری لاپنا، یک تریلر روانشناختی هیجان انگیز است که شما را به دنیای تاریک و پر راز و رمز یک خانواده ثروتمند می برد. این رمان محبوب با معمای قتل والدین، سوال های زیادی در ذهن ایجاد می کند و نشان می دهد پشت ظاهر بی عیب و نقص، چه رازهای وحشتناکی پنهان شده اند.
شاری لاپنا، که حالا حسابی در ژانر تریلر روانشناختی برای خودش اسم و رسم پیدا کرده، با این کتاب ثابت می کند که چقدر خوب بلد است ذهن خواننده را درگیر کند. «خانواده ای نه چندان خوشبخت» همان طور که از اسمش پیداست، داستان یک خانواده است که ظاهراً همه چیز دارند؛ پول، عمارت لوکس، موقعیت اجتماعی. اما خب، «ظاهراً» کلمه کلیدی اینجاست. در واقعیت، پشت این نمای قشنگ، کینه ها، دروغ ها و رازهای وحشتناکی پنهان شده اند که زندگی همه اعضای این خانواده رو مثل موریانه خورده اند. انگار این ثروت زیاد، اصلاً خوشبختی نیاورده، بلکه فقط روی یک عالمه زخم کهنه سرپوش گذاشته.
داستان کتاب واقعاً آدم را از اول جذب می کند. نویسنده شما را به دل یک معمای پیچیده می اندازد که در اون هر کسی می تونه قاتل باشه و هر لحظه ممکنه یه پیچش جدید رو شود. با یک لحن محاوره ای و صمیمی، می خواهیم پرده از اسرار این کتاب برداریم، ببینیم لاپنا چطور ذهن ما رو درگیر می کنه و چی باعث شده این کتاب اینقدر محبوب بشه. پس بزن بریم تا یک خلاصه جامع و پرجزئیات از «خانواده ای نه چندان خوشبخت» داشته باشیم، از شخصیت هاش گرفته تا مضامین عمیقش و البته، پایان تکان دهنده اش.
توجه: این بخش شامل جزئیات کامل داستان و پایان بندی کتاب است. اگر قصد خواندن کتاب را دارید و نمی خواهید داستان برای شما لو برود، از این بخش صرف نظر کنید و مستقیم به بخش «شخصیت های کلیدی» یا «مضامین اصلی» بروید.
نگاهی به خانواده مرتون: ثروت در برابر خوشبختی
اول از همه، بیایید سری بزنیم به خانه خانواده مرتون. فرد و شیلا مرتون، پدر و مادر این خانواده، آدم های ثروتمندی هستند که تو یه عمارت حسابی شیک و بزرگ تو بِرکِن هیل نیویورک زندگی می کنند. خب، تا اینجا همه چیز گل و بلبل به نظر می رسه، درسته؟ اما خب، این فقط ظاهر قضیه ست. فرد و شیلا چهارتا بچه بزرگ به اسم های دن، جنا، کاترین و تد دارند. همون طور که از اسم کتاب مشخصه، این خانواده اصلاً و ابداً خوشبخت نیستن. اصلاً انگار این ثروت و مال و اموال، فقط یه پوششه برای پنهان کردن یه عالمه زخم و کینه قدیمی. روابطشون خیلی سمی و پر از تنشه، به خصوص به خاطر رفتارهای زورگویانه و آزاردهنده فرد، پدر خانواده. فرد یه جورایی دیکتاتور مابانه برخورد می کنه و شیلا هم که مادر خانواده ست، بیشتر سعی داره این ظاهر رو حفظ کنه و مشکلات رو قایم کنه. این فضا باعث شده که هیچ کدوم از بچه ها حس خوشبختی واقعی رو تجربه نکنن و همشون پر از خشم و سرخوردگی باشن. حالا تصور کنید تو همچین فضایی، یه اتفاق وحشتناک میفته و کلاً این پرده ها کنار می رن.
خلاصه داستان با جزئیات: معمای قتل در شب عید پاک
حالا وقتشه که وارد اصل ماجرا بشیم و ببینیم چی میشه که این خانواده به هم می ریزه. داستان با یک شروع کوبنده آغاز می شه که حسابی آدم رو شوکه می کنه.
آغاز فاجعه
همه چیز از یک شب عید پاک شروع می شه؛ شبی که قرار بود همه خانواده دور هم جمع بشن و خوش بگذرونن. اما این خوش گذرونی خیلی دوام نمیاره. فرد و شیلا، پدر و مادر خانواده، به طرز وحشیانه ای توی عمارت لوکسشون به قتل می رسن. وقتی اجسادشون پیدا می شه، یه اتفاق عجیب تر می افته: بچه ها اصلاً غافلگیر نمی شن! انگار که خودشون یه جورایی انتظار همچین چیزی رو داشتن یا حداقل براشون غیرمنتظره نیست. این واکنش غیرعادی اولین نشونه ایه که به خواننده می گه این خانواده یه عالمه راز سر به مهر داره و این قتل فقط نوک کوه یخه. پیدا شدن جسدها توسط خدمتکار خونه و رسیدن پلیس، فقط شروع معمای بزرگیه که قراره لایه های پنهان این خانواده رو دونه دونه رو کنه.
زیر ذره بین پلیس: هر فرزند، یک مظنون
خب، طبیعیه که وقتی پدر و مادر یه خانواده ثروتمند تو خونه خودشون کشته میشن و هیچ اثری از ورود زورکی نیست، اولین مظنونین کیان؟ بله، خود بچه ها! بازرس ریس و همکارش بار، پرونده رو دست می گیرن و هر چهار فرزند خانواده مرتون وارد لیست مظنونین می شن. اینجا دقیقاً جاییه که داستان حسابی جذاب می شه، چون نویسنده ما رو با زندگی و رازهای هر کدوم از بچه ها آشنا می کنه:
- دن: پسر بزرگ خانواده که حسابی تو مشکلات مالی گیر کرده و بدهی های سنگینی بالا آورده. اون یه رابطه پنهانی هم داره که برای پنهان کردنش حسابی به پول نیاز داره. آیا این نیاز به پول می تونه انگیزه اش باشه؟
- جنا: دختری که گذشته پردردسری داشته و مشکلات شخصی زیادی داره. رابطه پرتنشی با پدر و مادرش داشته و دلایل زیادی برای کینه از اونا داره.
- کاترین: دختری که ظاهراً خیلی بی تفاوت به نظر می رسه و درگیری های عاطفی خودش رو داره. شاید همین بی تفاوتی، یه پرده پوشی برای یه راز بزرگ باشه.
- تد: جوان ترین فرزند خانواده که شاید آسیب پذیرترینشون باشه. اما حتی اون هم پنهان کاری هایی داره که باعث می شه پلیس بهش مشکوک بشه.
هر کدوم از این بچه ها یه جورایی به والدینشون ربط پیدا می کنند، روابط همشون با فرد و شیلا حسابی متشنجه و انگار هر کدومشون یه دلیلی برای خلاص شدن از دست والدینشون دارن. همین باعث میشه خواننده مدام شک کنه که کدومشون می تونه قاتل باشه.
گره گشایی از پازل: شواهد، دروغ ها و خیانت ها
تحقیقات پلیس جلو می ره و هرچی بیشتر پیش میرن، با شواهد متناقض و دروغ های پی در پی از سمت بچه ها مواجه می شن. انگار این چهار نفر دارن یه چیزی رو از پلیس پنهان می کنن، اونم با هماهنگی کامل! بازرس ریس و بار کم کم لایه های پنهان گذشته خانواده رو کنار می زنن و به حقایق تلخی می رسن؛ حقایقی که نشون می ده فرد مرتون، پدر خانواده، یه آدم آزاردهنده و بدرفتار بوده و زندگی رو برای بچه هاش جهنم کرده بود. این بدرفتاری ها نه فقط جسمی، بلکه روانی هم بوده و سال ها به روح بچه ها آسیب زده. اینجاست که می فهمیم چرا بچه ها انقدر از مرگ والدینشون غافلگیر نشدن. این قسمت از خلاصه کتاب «خانواده ای نه چندان خوشبخت» واقعاً به عمق مشکلات خانوادگی می پردازه و نشون می ده که چطور پنهان کاری و دروغ، می تونه یه خانواده رو از هم بپاشه.
پرده آخر: حقیقت تکان دهنده و پایان داستان
و بالاخره می رسیم به پرده آخر داستان، جایی که همه حقیقت ها فاش می شن. بعد از کلی پیچش و گره گشایی، مشخص می شه که قاتل کی بوده و انگیزه اصلی پشت قتل ها چی بوده. البته، باید بگم که خیلی از خوانندگان بعد از خوندن این کتاب نظرشون این بوده که پایان بندی خیلی «غافلگیرکننده» نبوده. یعنی اون شوک عظیمی که ممکنه از یه تریلر روانشناختی انتظار داشته باشیم رو نداره. اما از یه زاویه دیگه اگه نگاه کنیم، میشه گفت که لاپنا با این پایان بندی، یه جورایی به واقعیت و پیامدهای طولانی مدت آزار و اذیت های خانوادگی اشاره می کنه. در واقع، پایان کتاب نه یک «پیچش» ناگهانی، بلکه یک «نتیجه منطقی و تراژیک» برای سال ها بدرفتاری و ظلمیه که فرد مرتون به خانواده اش روا داشته. شاید برای همین هم هست که اون حس «کوبیدن حقیقت به صورت» خواننده که تو بعضی کتاب های جنایی داریم رو اینجا نمی بینیم، بلکه بیشتر با یک حس غم انگیز از عواقب تلخ کارهای گذشته روبه رو می شیم. این دیدگاه باعث میشه خلاصه کتاب «خانواده ای نه چندان خوشبخت» رو عمیق تر درک کنیم و به این نکته پی ببریم که لاپنا شاید بیشتر از اینکه دنبال غافلگیری باشه، به دنبال نمایش عواقب ناشی از روابط ناسالم خانوادگیه.
شخصیت های کلیدی و نقش آن ها در روایت
برای اینکه بهتر این خلاصه کتاب «خانواده ای نه چندان خوشبخت» رو بفهمیم، باید یه نگاهی عمیق تر به شخصیت های اصلی داستان بندازیم. هر کدوم از اونا نقش مهمی تو پیشبرد داستان دارن و پیچیدگی های خاص خودشون رو دارن:
- فِرِد مرتون: پدر خانواده، کسی که محور شرارت و کنترل گری تو این داستانه. اون یه مرد خودخواه، زورگو و آزاردهنده بوده که با رفتارهای دیکتاتورمابانه و آزار و اذیت های روانی، زندگی رو برای همسر و فرزندانش سیاه کرده. مرگش شروع پرده برداری از رازهای تاریک خانواده ست.
- شیلا مرتون: مادر خانواده، زنی که بیشتر سعی می کنه ظاهر قضیه رو حفظ کنه و مشکلات رو پنهان کنه. شیلا خودش هم قربانی رفتارهای فرد بوده، اما به جای مقابله، سعی می کنه سکوت کنه و اجازه بده وضعیت همین جوری پیش بره. نقش اون تو داستان بیشتر به عنوان زنی که بین مصلحت اندیشی و رنج کشیدن گیر کرده، ظاهر میشه.
- دن: پسر بزرگ خانواده. دن شخصیتی پر از خشم و سرخوردگی داره. مشکلات مالی، رابطه پنهانی و نیاز شدید به پول، اون رو به یه مظنون قوی تبدیل می کنه. دن از نظر روانی تحت فشار زیادیه و این فشارها روی تصمیمات و رفتارهایش تاثیر می ذاره.
- جنا: دختری که گذشته ای پر از درد و رنج داره. مشکلات شخصیش از گذشته تا به حال، به همراه رابطه پرتنشی که با والدینش داشته، انگیزه هایی رو برای او ایجاد می کنه. جنا به دنبال آزادی از بندهای خانوادگیه و این جستجو اون رو به سمت کارهای خطرناک می کشونه.
- کاترین: دختری که ظاهراً خونسرد و بی تفاوته. اون سعی می کنه خودش رو از درگیری ها دور نگه داره، اما در واقعیت، کاترین هم مثل بقیه خواهر و برادرها، رازهایی داره که اون رو به این معما گره می زنه. بی تفاوتیش ممکنه یه نقاب برای پنهان کردن احساسات واقعی و ترس هاش باشه.
- تد: جوان ترین فرزند خانواده. تد شاید از نظر سنی کوچیک تر باشه، اما اون هم از آسیب های روحی خانواده در امان نمونده. پنهان کاری هاش نشون میده که حتی اون هم درگیر بازی های پنهانی این خانواده ست. نقش تد بیشتر به عنوان یک قربانی جوان تر و شاید آسیب پذیرتر از بقیه دیده میشه.
- بازرس ریس و بار: این دو بازرس پلیس، موتور محرک داستان برای حل معما هستند. اونا با جدیت و کنجکاوی، به لایه های پنهان این خانواده نفوذ می کنند و کم کم پازل پیچیده رو حل می کنند. نقش اونا به عنوان نمایندگان قانون، به پیشبرد داستان و افشای حقیقت کمک زیادی می کنه.
مضامین اصلی: فراتر از جنایت محض
کتاب «خانواده ای نه چندان خوشبخت» فقط یک داستان جنایی ساده نیست. لاپنا در دل این معمای هیجان انگیز، به مضامین عمیق تری می پردازه که واقعاً ارزش فکر کردن رو دارن. انگار نویسنده می خواد ما رو به چالش بکشه که فراتر از ظاهر ماجرا رو ببینیم و بریم سراغ ریشه ها:
- خانواده درمانی ناسالم و روابط سمی: این شاید مهم ترین مضمون کتاب باشه. داستان به وضوح نشون می ده که چطور آزار و بدرفتاری های طولانی مدت تو یه خانواده، می تونه چه پیامدهای وحشتناکی داشته باشه. اون فضای سمی که فرد مرتون ایجاد کرده، مثل یک سرطان به جون همه افتاده و اون ها رو مریض کرده. این بخش از خلاصه کتاب «خانواده ای نه چندان خوشبخت» نشون می ده که مشکلات روانی تو خانواده چقدر می تونه ویرانگر باشه.
- حرص، طمع و وراثت: پول و دارایی نقش پررنگی تو این داستان داره. وراثت و تقسیم ثروت، انگیزه های پنهانی رو برای هر کدوم از فرزندان ایجاد می کنه و روابط رو پیچیده تر می کنه. این کتاب بهمون یادآوری می کنه که چطور حرص و طمع می تونه حتی نزدیک ترین روابط رو هم خراب کنه و آدم ها رو به سمت جنایت سوق بده.
- رازها و دروغ ها: خانواده مرتون پر از رازهای سر به مهره و دروغ های بزرگه. هر کدوم از اعضا یه چیزی رو پنهان می کنند و همین پنهان کاری ها، اعتماد رو از بین می بره و روابطشون رو بدتر می کنه. لاپنا خیلی خوب نشون می ده که چطور عدم صداقت، می تونه یک خانواده رو از درون متلاشی کنه.
- عدالت و انتقام: با توجه به بدرفتاری های فرد، این سوال پیش میاد که آیا کاری که انجام شده، یک جور انتقام بوده؟ آیا اون ها به دنبال عدالت خودشون بودن؟ کتاب مفهوم عدالت رو تو بستر یک داستان جنایی پیچیده بررسی می کنه و خواننده رو به فکر وامی داره که آیا در این مورد، عدالت اجرا شده یا صرفاً یک عمل انتقام جویانه بوده.
سبک نگارش شاری لاپنا: تعلیق آفرینی ماهرانه
شاری لاپنا واقعاً استاد تعلیق آفرینیه. وقتی کتاب «خانواده ای نه چندان خوشبخت» رو می خونید، حس می کنید سوار یه ترن هوایی شدید که هر لحظه ممکنه یه پیچ تند داشته باشه. ویژگی های سبک نوشتاری اون که باعث جذابیتش شده، چیا هستن؟
- فصل های کوتاه و ضرب آهنگ سریع: یکی از مهم ترین ویژگی های کتاب های لاپنا، از جمله همین «خانواده ای نه چندان خوشبخت»، فصل های کوتاهشه. این فصل های کوتاه باعث می شن داستان با سرعت بالایی پیش بره و شما هی بخواید ورق بزنید تا ببینید چی میشه. ریتم داستان تند و نفس گیره و اصلاً بهتون اجازه نمی ده کتاب رو زمین بگذارید.
- روایت از دیدگاه های متعدد: لاپنا از دیدگاه های مختلف روایت می کنه؛ هم از دید پلیس، هم از دید هر کدوم از فرزندان. این کار باعث میشه شما با ذهنیات هر شخصیت آشنا بشید و داستان رو از زاویه های متفاوتی ببینید. این چندصدایی بودن، فضای سوءظن و عدم اطمینان رو تو داستان بیشتر می کنه.
- ایجاد فضایی آکنده از سوءظن و عدم اطمینان: نویسنده طوری داستان رو پیش می بره که به همه مشکوک می شید. هر شخصیتی یه رازی داره، یه دروغی گفته و همین باعث میشه تا آخر داستان حدس بزنید که قاتل کیه. این حس پارانویا، یکی از نقاط قوت اصلی لاپناست.
- استفاده از پیچش های داستانی (Plot Twists): اگهچه برخی خواننده ها معتقد بودن پایان این کتاب کمتر از انتظارشون غافلگیرکننده بوده، اما لاپنا در طول داستان از پیچش های زیادی استفاده می کنه که خواننده رو حسابی درگیر می کنه و مجبورش می کنه مدام فرضیه هاش رو عوض کنه. شاید پیچش نهایی به اون بزرگی که انتظار می رفت نباشه، اما مسیر رسیدن به اون پر از جزئیات جذاب و شوکه کننده ست.
سبک نگارش لاپنا، همینطور که منتقدان هم گفتن، باعث میشه مشتاقانه به سراغ کتاب های اون برید. این یعنی این خانم بلد نیست رمان معمولی بنویسه!
جوایز و نکوداشت های خانواده ای نه چندان خوشبخت
خب، وقتی یه کتاب اینقدر پرکششه و ماهرانه نوشته شده، طبیعیه که مورد توجه قرار بگیره و جوایز و تقدیرهای زیادی رو به خودش اختصاص بده. «خانواده ای نه چندان خوشبخت» هم از این قاعده مستثنی نیست و نشون داده که چقدر تو دنیای ادبیات جنایی سر و صدا کرده:
- پرفروش نیویورک تایمز: این کتاب در لیست پرفروش ترین های نیویورک تایمز قرار گرفته، که خودش نشون دهنده محبوبیت و استقبال وسیع خواننده ها از اونه.
- نامزد جایزه گودریدز در بخش ژانر معمایی و تریلر (2021): گودریدز یکی از بزرگترین پلتفرم های کتاب خوانی دنیاست و نامزد شدن تو جوایز اون، به معنی دیده شدن و تایید شدن توسط جامعه بزرگ خوانندگان و منتقدین کتابه.
علاوه بر این جوایز، منتقدین و نویسنده های بزرگی هم درباره این کتاب نظر داده اند که بعضی از اون ها واقعاً شنیدنی ان:
«کتابی با فصل های کوتاه که سبب می شود مشتاقانه به سراغ این اثر لاپنا بروید.» (واشینگتن پست)
این جمله خودش نشون دهنده اینه که لاپنا چقدر ماهرانه تونسته ریتم داستان رو حفظ کنه.
«مانند کتاب های پرفروش قبلی او یک خانواده ی شاد به کابوس دچار می شوند.» (مجله ی نیویورک تایمز) این جمله هم تاکید داره بر اینکه لاپنا تو زمینه خراب کردن خانواده های خوشبخت، تبحر خاصی داره!
«یک داستان خانوادگی همراه با تعلیق و پیچش های داستانی فراوان. این کتاب تا آخرین صفحه شما را وادار به حدس زدن می کند.» (پائولا هاوکینز، نویسنده رمان پرفروش «دختری در قطار») وقتی نویسنده بزرگی مثل پائولا هاوکینز از یه کتاب تعریف می کنه، دیگه جای هیچ حرفی نمی مونه!
این همه تعریف و تمجید، خودش به تنهایی می تونه دلیل خوبی باشه برای اینکه بریم سراغ خوندن خلاصه کتاب «خانواده ای نه چندان خوشبخت» و حتی خود کتاب اصلی رو هم بخریم.
آیا خانواده ای نه چندان خوشبخت انتخاب مناسبی برای شماست؟
حالا که حسابی درباره خلاصه کتاب «خانواده ای نه چندان خوشبخت» و سبک شاری لاپنا حرف زدیم، شاید این سوال براتون پیش بیاد که آیا این کتاب برای سلیقه شما مناسبه؟ بیایید با هم ببینیم:
اگه شما از اون دسته آدم هایی هستید که عاشق تریلرهای روانشناختی اید و دوست دارید حسابی تو داستان های پیچیده و پر از گره فرو برید، این کتاب برای شماست. اگر از داستان هایی خوشتون میاد که در مورد روابط خانوادگی ناسالم و رازهای پنهان باشن، باز هم این کتاب رو بهتون پیشنهاد می کنم. لاپنا حسابی تو این زمینه تبحر داره و شمارو پای داستان میخکوب می کنه.
اگر از طرفداران پروپاقرص شاری لاپنا هستید و کتاب های قبلیش مثل «زوج همسایه» یا «غریبه ای در خانه» رو خوندید و دوست داشتید، پس «خانواده ای نه چندان خوشبخت» هم حتماً سلیقه شماست. چون این کتاب همون امضای خاص لاپنا رو داره.
اما خب، مثل هر کتاب دیگه ای، این یکی هم ممکنه برای همه نباشه. همونطور که قبل تر هم گفتیم، بعضی از خواننده ها معتقد بودن پیچش های داستانی این کتاب (به خصوص در پایان) اونقدر که انتظار داشتن، غافلگیرکننده نبوده. اگه شما از اون دسته هستید که حتماً دنبال یک پایان شوکه کننده و غیرقابل حدس هستید، شاید این کتاب نتونه صد در صد اون انتظارتون رو برآورده کنه. با این حال، اگه روند داستان و لایه های روانشناختی براتون مهم تره، قطعاً ازش لذت می برید.
درباره شاری لاپنا: ملکه ی تریلرهای روانشناختی
شاری لاپنا، متولد ۱۹۶۰ در کانادا، یکی از اون نویسنده هاییه که خیلی زود راه خودش رو تو دل خواننده های ژانر تریلر روانشناختی باز کرد. اون قبل از اینکه نویسنده بشه، وکیل بوده، که شاید همین تجربه تو شناخت ریزه کاری های قانون و ذهن جنایت کاران بهش کمک کرده. اما شهرتش بیشتر به خاطر رمان های مهیج و پرفروشش شروع شد. لقب «ملکه تریلرهای روانشناختی» رو الکی بهش ندادن، چون واقعاً هر کتابی که ازش منتشر میشه، به سرعت تو لیست پرفروش ها قرار می گیره.
از معروف ترین آثار دیگه لاپنا، میشه به اینا اشاره کرد:
- «زوج همسایه»: این کتاب خیلی سر و صدا کرد و لاپنا رو به شهرت جهانی رسوند. داستان اون در مورد ناپدید شدن یه بچه و رازهای پنهان زوج های همسایه است.
- «غریبه ای در خانه»: یه داستان پر از ابهام و سوءظن در مورد زنی که حافظه اش رو از دست میده و اتفاقات عجیبی که بعد از اون می افته.
- «مهمان ناخوانده»، «کسی که می شناسیم» و «پایان او»: این کتاب ها هم مثل بقیه آثار لاپنا، پر از تعلیق و گره های داستانی هستند که خواننده رو تا انتها پای خودشون نگه می دارن.
کتاب های لاپنا تا حالا به سی و هفت کشور دنیا ترجمه شدن و به فروش فوق العاده ای رسیدن، که خودش نشون دهنده قدرت جهانی قلم اونه. شاری لاپنا در حال حاضر تو تورنتوی کانادا زندگی می کنه و «خانواده ای نه چندان خوشبخت»، ششمین تریلر هیجانی اونه که واقعاً جایگاهش رو تو این ژانر محکم کرده.
نتیجه گیری
در آخر، میشه گفت که کتاب «خانواده ای نه چندان خوشبخت» اثر شاری لاپنا، یک تریلر روانشناختی عالیه که با اینکه شاید پایان بندیش برای همه اون غافلگیری مورد انتظار رو نداشته باشه، اما در کل، یه تجربه خوندن جذاب و نفس گیر رو بهتون میده. این کتاب بهمون نشون می ده که چطور پول و ظاهر، نمی تونن خوشبختی رو بخرن و چطور رازهای پنهان و روابط سمی تو یه خانواده، می تونه منجر به فاجعه بشه. اگه دنبال یک داستان معمایی هستید که حسابی ذهن تون رو درگیر کنه و شما رو به فکر فرو ببره که پشت درهای بسته خانواده ها چه می گذره، خلاصه کتاب «خانواده ای نه چندان خوشبخت» و خود کتاب رو از دست ندید.
شما هم این کتاب رو خوندید؟ نظرتون چیه؟ کدوم بخشش بیشتر شما رو تحت تاثیر قرار داد؟ تو بخش کامنت ها منتظر شنیدن دیدگاه ها و تجربیات شما از خوندن این رمان هستیم.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "خلاصه کامل کتاب خانواده ای نه چندان خوشبخت (شاری لاپنا)" هستید؟ با کلیک بر روی کتاب، اگر به دنبال مطالب جالب و آموزنده هستید، ممکن است در این موضوع، مطالب مفید دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "خلاصه کامل کتاب خانواده ای نه چندان خوشبخت (شاری لاپنا)"، کلیک کنید.