معرفی کامل انیمیشن گرتی دایناسور (Gertie the Dinosaur)

معرفی کامل انیمیشن گرتی دایناسور (Gertie the Dinosaur)

گرتی دایناسور، اولین انیمیشن تاریخ که یک دایناسور را به تصویر کشید، نه فقط یک فیلم، که گامی انقلابی در دنیای هنر هفتم محسوب می شود. این اثر پیشگامانه وینسور مک کی، از تکنیک های خلاقانه تا تاثیر عمیقش بر انیماتورهای بعدی مثل والت دیزنی، برای همیشه تاریخ ساز شد و راه را برای تکامل این هنر هموار کرد.

اگه از اون دسته آدما هستید که دوست دارید سر از کار تاریخ سینما و انیمیشن دربیارید، یا کلاً شیفته دایناسورها و حضورشون تو رسانه های مختلف هستید، پس این مقاله مخصوص شماست! قراره با هم بریم سراغ یکی از مهم ترین و جذاب ترین نقاط عطف تاریخ انیمیشن و ببینیم چطور یه دایناسور دوست داشتنی، دنیا رو متحول کرد. این مقاله سعی می کنه هم یه معرفی کامل و جذاب از گرتی دایناسور بده، هم نشون بده که چرا این اثر تو تاریخ انیمیشن جهانی، مخصوصاً برای کسانی مثل والت دیزنی، اینقدر مهم بوده و هنوزم هست.

وینسور مک کی: مردی که دایناسورها را نفس داد

حالا که صحبت از معرفی انیمیشن کوتاه گرتی دایناسور (Gertie the Dinosaur) شد، نمی شه از خالق نابغه اش حرف نزنیم. وینسور مک کی (Winsor McCay) واقعاً یه پدیده بود؛ مردی که نه فقط انیمیشن رو ساخت، بلکه بهش روح و شخصیت داد. قبل از اینکه به گرتی برسیم، بد نیست یه نگاهی به زندگی و کارهای این هنرمند بزرگ بندازیم.

خالق بی بدیل

مک کی، حدود سال های ۱۸۶۷ تا ۱۸۷۱ به دنیا اومد و قبل از اینکه اسمش با انیمیشن گره بخوره، به عنوان یه کاریکاتوریست فوق العاده و هنرمند وودویل (Vaudeville) حسابی معروف بود. حتماً می پرسید وودویل چیه؟ وودویل یه جور نمایش صحنه ای محبوب تو اون دوران بود که شامل انواع اجراها مثل کمدی، موسیقی، شعبده بازی و نقاشی زنده می شد. مک کی تو این نمایش ها، با مهارت خاصی طرح هایی رو جلوی چشم تماشاگرا می کشید که بهشون می گفتن chalk talks.

از کارهای معروفی که تو روزنامه ها داشت می تونیم به کمیک استریپ های Dream of the Rarebit Fiend و Little Nemo in Slumberland اشاره کنیم که کلی طرفدار داشتند. این استعداد بی نظیر مک کی تو طراحی و داستان سرایی، زمینه رو برای کارهای انیمیشنی آینده اش فراهم کرد. در واقع، اون یه جورایی داشت خودش رو آماده می کرد برای خلق موجوداتی که قرار بود روی پرده سینما جون بگیرن.

آغازهای انیمیشنی

جالبه بدونید که جرقه تکنیک های انیمیشن اولیه تو ذهن مک کی، از دیدن کتاب های ورق زن (flip books) که پسرش به خونه می آورد، زده شد. اون با دیدن این کتاب ها فهمید که می تونه با نقاشی های پی درپی، تصاویر متحرک بسازه. شاید باور نکنید، اما خودش ادعا می کرد اولین کسی تو دنیاست که کارتون های انیمیشنی ساخته، البته قبل از اون کسایی مثل جیمز استوارت بلکتون آمریکایی و امیل کول فرانسوی هم تو این زمینه کارهایی کرده بودند، اما مک کی یه جور دیگه این هنر رو به جلو برد.

اولین فیلم انیمیشنی مک کی، با حضور شخصیت های کمیک استریپ Little Nemo سال ۱۹۱۱ اکران شد و خیلی زود هم وارد نمایش های وودویل خودش شد. بعدش تو سال ۱۹۱۲ فیلم How a Mosquito Operates رو ساخت که توش یه پشه غول پیکر به صورت خیلی طبیعی خون یه مرد خوابیده رو می خورد! مک کی به این پشه، یه شخصیت خاص داده بود و حسابی بین ترس و خنده تعادل برقرار کرده بود. بعضی ها فکر می کردن نقاشی هاش اونقدر طبیعیه که حتماً از رو عکس ها کپی کرده یا با سیم و ترفندهای دیگه این کارو کرده. برای اینکه نشون بده چنین چیزی نیست، تصمیم گرفت تو فیلم بعدی اش، موجودی رو انتخاب کنه که اصلاً قابل عکاسی نباشه و اینجا بود که ایده دایناسور شکل گرفت.

جرقه ایده گرتی: خلق اولین انیمیشن دایناسوری

تو سال ۱۹۱۲، مک کی با انجمن تاریخ آمریکا مشورت کرد و برنامه هاش رو برای ساخت یه نمایش اعلام کرد؛ نمایشی که توش قرار بود هیولاهای غول پیکری رو نشون بده که زمانی رو زمین پرسه می زدند. اون به کار جدی و آموزشی که فرآیند انیمیشن می تونه انجام بده، اشاره می کرد.

مک کی معتقد بود انیمیشن صرفاً سرگرمی نیست؛ بلکه ابزاری قدرتمند برای آموزش و انتقال دانش هم می تونه باشه. این دیدگاه، خیلی جلوتر از زمان خودش بود.

مک کی قبلاً هم دایناسورها رو وارد کمیک استریپ هاش کرده بود؛ مثلاً تو قسمتی از Dream of the Rarebit Fiend یه اسکلت برونتوزاروس تو مسابقه اسب دوانی شرکت می کنه! یا تو یکی دیگه از کمیک هاش، یه شکارچی بی استعداد دنبال یه دایناسوره. حتی تو قسمت In the Land of the Antediluvians از کمیک Little Nemo، نمو با یه دایناسور آبی به اسم بسی روبرو می شه که طراحیش خیلی شبیه گرتیه. مک کی قبل از اینکه اسم گرتی رو انتخاب کنه، به چند اسم دیگه هم فکر کرده بود؛ مثلاً تو دفترچه های تولیدش اسم جسی دایناسور رو نوشته بود. یه انیماتور دیزنی به اسم پل سترفیلد یادش میاد که مک کی تو سال ۱۹۱۵ تعریف کرده که چطور اسم گرتی رو انتخاب کرده:

شنیده بود که دو تا پسر بامزه (اشاره به گی ها) تو راهرو با هم حرف می زنند و یکی شون به اون یکی می گه: آه، برتی، یه دقیقه صبر کن! با یه صدای خیلی شیرین. مک کی فکر کرد اسم قشنگیه، اما خواست که به جای اسم پسرونه، یه اسم دخترونه باشه، واسه همین صداش کرد گرتی.

ماجرای گرتی دوست داشتنی: دایناسوری با شخصیت

معرفی انیمیشن کوتاه گرتی دایناسور (Gertie the Dinosaur) بدون پرداختن به خود گرتی و شیطنت هاش، ناقصه. گرتی نه فقط یه دایناسور متحرک بود، بلکه شخصیتی داشت که مخاطب رو جذب می کرد و قلب ها رو تسخیر می کرد. این دقیقاً چیزی بود که گرتی رو از بقیه انیمیشن های اون زمان جدا می کرد.

گرتی روی صحنه وودویل

اولین جایی که گرتی دل مردم رو برد، تو نمایش های وودویل خود مک کی بود. مک کی این فیلم رو به عنوان بخشی تعاملی از نمایشش ارائه می داد. اجرای اولش ۸ فوریه ۱۹۱۴ تو تئاتر پالاس شیکاگو بود. مک کی اول با نقاشی های زنده اش شروع می کرد، بعد فیلم How a Mosquito Operates رو نشون می داد. بعدش با یه شلاق روی صحنه حاضر می شد و در مورد ساخت انیمیشن سخنرانی می کرد. بعدش می رفت کنار پرده نمایش و تنها دایناسور در اسارت رو معرفی می کرد! وقتی فیلم شروع می شد، گرتی سرش رو از غار بیرون می آورد و مک کی تشویقش می کرد که جلو بیاد.

مک کی این توهم رو با ترفندهای بامزه ای تقویت می کرد؛ مثلاً یه سیب مقوایی رو به سمت پرده پرتاب می کرد و در همون لحظه، در حالی که پشتش به تماشاگرا بود، سیب رو تو جیبش می گذاشت و همزمان، سیب انیمیشنی روی پرده ظاهر می شد و گرتی اون رو می خورد! برای فینال نمایش، مک کی از صحنه خارج می شد و بعدش به شکل انیمیشنی تو فیلم دوباره ظاهر می شد؛ گرتی مک کی انیمیشنی رو بلند می کرد، روی پشتش می گذاشت و با مک کی که به تماشاگرا تعظیم می کرد، از صحنه دور می شد. این تعامل، بی نظیر و جادوئی بود و مخاطب رو کاملاً غرق در دنیای گرتی می کرد.

گرتی مثل یه فیل تربیت شده، کلی شیرین کاری از خودش نشون می داد؛ صخره می خورد، گریه می کرد، ماموت پرت می کرد، پا بالا می انداخت و به تماشاگرا تعظیم می کرد. اما این فقط شیرین کاری نبود؛ مک کی به گرتی یه شخصیت واقعی داده بود. اون در عین حال که دوستانه بود، یه وقتایی هم کج خلق می شد و دستورات صاحبش رو نادیده می گرفت یا شورش می کرد! این شخصیت پردازی و بخشیدن احساسات به گرتی، یکی از دلایل اصلی محبوبیتش بود.

گرتی در سینما

بعد از موفقیت تو وودویل، تهیه کننده ای به اسم ویلیام فاکس (بله، همون فاکس معروف!) به مک کی پیشنهاد داد که گرتی رو تو سینماها اکران کنه. مک کی قبول کرد و برای اکران سینمایی، یه سکانس لایو اکشن (فیلمبرداری شده با آدم های واقعی) به ابتدای فیلم اضافه کرد. تو این سکانس، مک کی و دوستاش جلوی موزه تاریخ طبیعی آمریکا لاستیک پنچر می کنند. وارد موزه می شن و مک کی بعد از دیدن اسکلت یه برونتوزاروس، شرط می بنده که می تونه با مهارت های انیمیشنیش یه دایناسور رو زنده کنه.

اینجا بود که فرآیند طاقت فرسای ساخت انیمیشن، یعنی ۱۰ هزار نقاشی که هر کدوم کمی با قبلی فرق می کرد، به نمایش گذاشته می شد. صحنه های بامزه ای از کوهی از کاغذها که دستیار مک کی بعضیاشون رو زمین می اندازه، به فیلم اضافه شده بود. وقتی فیلم تموم می شد، دوستاش تو رستوران دور هم جمع می شدند تا شاهکارش رو تماشا کنند. این بخش لایو اکشن، نه تنها یه مقدمه برای فیلم بود، بلکه به مردم نشون می داد که چقدر کار سخت و زمان بری پشت این جادو هست.

نوآوری های فنی گرتی: پیش بردن مرزهای انیمیشن

یکی از مهم ترین دلایلی که معرفی انیمیشن کوتاه گرتی دایناسور (Gertie the Dinosaur) رو اینقدر خاص می کنه، نوآوری های فنی و خلاقانه وینسور مک کیه که مرزهای انیمیشن رو حسابی جابجا کرد. مک کی فقط یه نقاش نبود؛ اون یه مهندس دیداری بود که تکنیک هایی رو ابداع کرد که تا سال ها بعد، پایه و اساس انیمیشن مدرن شدند.

تکنیک های انقلابی

مک کی برای خلق گرتی، یه سری تکنیک های انیمیشن اولیه رو ابداع و به کار برد که واقعاً پیشرو بودند:

  • کی فریم ها (Keyframes): مک کی اولین کسی بود که این مفهوم اساسی رو استفاده کرد. یعنی اول ژست های اصلی و مهم یه حرکت رو می کشید و بعد فریم های بینابینی رو برای ایجاد حرکت روان، اضافه می کرد. این روش باعث می شد کار کمتر خسته کننده بشه و زمان بندی حرکات بهتر بشه.
  • علامت گذاری ثبت (Registration Marks): یکی از مشکلات انیمیشن های اولیه، لرزش تصاویر بود. مک کی برای حل این مشکل، علامت های مخصوصی رو تو گوشه های نقاشی هاش می ذاشت که کمک می کرد همه فریم ها دقیقاً تو جای خودشون قرار بگیرن و تصویر ثابت و بدون لرزش باشه. این تکنیک، تو جلوگیری از لرزش تصاویر و حفظ ثبات پس زمینه، حیاتی بود.
  • استفاده از کاغذ شفاف (Tracing Paper): برای اینکه کار تکراری نقاشی کردن پس زمینه های ثابت کمتر بشه، مک کی از کاغذ شفاف استفاده کرد. پس زمینه رو روی یه کاغذ می کشید و بعد نقاشی های گرتی رو روی کاغذهای شفاف دیگه، روی اون پس زمینه نقاشی می کرد. این کار حسابی تو کاهش حجم کار موثر بود.
  • سیستم تقسیم مک کی (McCay Split System): این روش مک کی برای زمان بندی دقیق حرکت بود. اون اول ژست های اصلی (مثل شروع و پایان یه حرکت) رو می کشید و بعد فریم های میانی رو اضافه می کرد. این سیستم به انیماتور کمک می کرد تا حرکت رو بهتر مدیریت کنه و یه جورایی، بهش Split System می گفتند.
  • حلقه های انیمیشن (Animation Loops): برای حرکات تکراری و چرخشی مثل نفس کشیدن یا تکون خوردن های کوچیک، مک کی از نقاشی های تکراری استفاده می کرد. یعنی یه سری نقاشی رو می کشید و بارها و بارها اونا رو فیلمبرداری می کرد تا اون حرکت به صورت مداوم تکرار بشه.

واقع گرایی و دقت حیرت انگیز

مک کی نه تنها تو تکنیک های ساخت، بلکه تو واقع گرایی هم پیشرو بود. اون خیلی تلاش می کرد تا حرکات گرتی کاملاً طبیعی باشه: نفس کشیدنش، جابجایی وزنش وقتی حرکت می کرد، یا حتی موج دار شدن عضلات شکمش وقتی آب می نوشید! مک کی تو این زمینه با متخصصای موزه نیویورک هم مشورت می کرد تا دقت علمی کارش رو بالا ببره، حتی اگه دایناسور منقرض شده بود و کسی دقیقاً نمی دونست چطور از حالت درازکش بلند می شه، مک کی یه ترفند زد و یه مارمولک پرنده رو وارد صحنه کرد تا حواس بیننده رو پرت کنه!

حجم کاری طاقت فرسا

تصورش رو بکنید، مک کی برای ساخت گرتی، هزاران نقاشی رو با دست کشید! این کار زمان بر و طاقت فرسا بود. هر فریم روی کاغذهای ابریشمی (mulberry paper) که حدود ۱۷ در ۲۲ سانتی متر بودند، کشیده می شد. این کاغذها برای نقاشی عالی بودند چون جوهر رو جذب نمی کردند و شفاف هم بودند که برای ردیابی پس زمینه ها خیلی خوب بود. دستیارهایی مثل جان فیتزسیمونز (John Fitzsimmons) هم بهش کمک می کردند تا پس زمینه ها رو ردیابی کنه. این حجم کار نشون می ده که چقدر مک کی به کارش عشق و علاقه داشته.

میراث ماندگار گرتی دایناسور: از پیشگامی تا الهام بخشی

اهمیت معرفی انیمیشن کوتاه گرتی دایناسور (Gertie the Dinosaur) فقط به نوآوری های فنی اش خلاصه نمی شه؛ این فیلم یه میراث ماندگار از خودش به جا گذاشت که تا دهه ها بعد روی صنعت انیمیشن تاثیر گذاشت و مسیر رو برای خیلی از انیماتورهای بزرگ هموار کرد.

تأثیر بر نسل های بعدی انیماتورها

موفقیت های اولین فیلم های مک کی، به خصوص گرتی، استودیوهای فیلمسازی رو ترغیب کرد که وارد صنعت نوپای انیمیشن بشن. خیلی از انیماتورهای نسل بعد، مثل والت دیزنی (Walt Disney)، برادران فلایشر (Fleischer brothers)، اوتو مسمر (Otto Messmer) و پل تری (Paul Terry)، از گرتی الهام گرفتند. دیزنی حتی به پسر مک کی، رابرت، گفته بود: باب، همه اینا باید مال پدرت می بود. این جمله نشون می ده که دیزنی چقدر خودش رو مدیون مک کی و کار پیشگامانه اش می دونست.

سبک مک کی، یعنی خطوط واضح، کنتراست بالا و واقع گرایی، الگویی برای انیمیشن آمریکایی شد و اون رو از سبک های انتزاعی تر اروپا جدا کرد. این میراث رو می تونید به وضوح تو فیلم های استودیوهای انیمیشن والت دیزنی ببینید، مثلاً فانتازیا (Fantasia) که توش دایناسورها به سبک طبیعی و با دقت زیادی به زمان بندی و وزن حرکت می کردند. خیلی از بزرگان انیمیشن، از جمله شیمس کولین (Shamus Culhane) و والتر لانتز (Walter Lantz)، از اجراهای وودویل مک کی الهام گرفتند.

جایگاه در تاریخ سینما

گرتی دایناسور اونقدر مهم بود که تو سال ۱۹۹۱ توسط کتابخانه کنگره آمریکا برای حفظ تو فهرست ملی فیلم (National Film Registry) انتخاب شد. این انتخاب به خاطر اهمیت فرهنگی، تاریخی و هنری بی بدیل این فیلم بود. این فیلم تو فهرست ۵۰ کارتون برتر تاریخ هم تو رتبه ششم قرار گرفته که نشون از جایگاه والای اون تو دنیای انیمیشن داره.

بازتاب های فرهنگی

تأثیر گرتی حتی تو فرهنگ عامه هم خودش رو نشون داده. مثلاً تو استودیوهای هالیوود دیزنی، یه بستنی فروشی به شکل گرتی دایناسور وجود داره که اسمش بستنی فروشی گرتی (Dinosaur Gertie’s Ice Cream of Extinction) هست. یا حتی یه گونه از دایناسورها که تو سال ۱۹۸۵ تو پارک ملی جنگل سنگ شده آریزونا کشف شد، به یاد این کارتون، چیندساروس گرتی (Chindesaurus) نامگذاری شده، هرچند که این دایناسور، برخلاف گرتی، ساروپود نبوده.

در سال ۲۰۱۸ هم، اجرای وودویل مک کی با گرتی، با استفاده از نقاشی های اصلی باقی مانده از مک کی، بازسازی و تو جشنواره بین المللی فیلم انیمیشن انسی فرانسه به نمایش گذاشته شد. این بازسازی نشون می ده که چقدر این اثر هنوز هم تو دنیای انیمیشن زنده ست و الهام بخش.

جدال بر سر ایده و هنر: مک کی و مالکیت فکری

مثل خیلی از پیشگامان انیمیشن و دنیای هنر، وینسور مک کی هم با چالش های بزرگی تو زمینه مالکیت فکری و تجاری سازی کارهایش روبرو شد. این بخش از معرفی انیمیشن کوتاه گرتی دایناسور (Gertie the Dinosaur) نشون می ده که چقدر دغدغه مک کی، بیشتر از پول، هنر و خلاقیت بود.

داستان جان راندولف بری و تلاش برای ثبت اختراع

مک کی روش های کاری خودش رو به روی همه باز گذاشته بود و اعتقاد داشت هر کسی که می خواد هزاران نقاشی برای صد فوت فیلم بکشه، می تونه این کار رو بکنه! اما همه اینقدر سخاوتمند نبودند. جان راندولف بری (John Randolph Bray)، یه انیماتور دیگه، تو جریان تولید گرتی به دیدن مک کی اومد و ادعا کرد داره یه مقاله در مورد انیمیشن می نویسه. اما بعداً، بری تو سال ۱۹۱۴ از مک کی شکایت کرد چون از غفلت مک کی سوءاستفاده کرده بود و خیلی از تکنیک هایی رو که مک کی ابداع کرده بود، مثل استفاده از علامت های ثبت، کاغذ شفاف و حتی چرخه های نقاشی برای حرکات تکراری، به اسم خودش ثبت اختراع کرده بود!

البته این شکایت بی نتیجه موند و حتی شواهدی هست که نشون می ده مک کی هم ممکنه از بری شکایت کرده باشه، چون بعداً مک کی حق امتیازهایی رو برای استفاده از این تکنیک ها از بری دریافت می کرد. این ماجرا نشون می ده که حتی تو همون سال های اولیه هم، رقابت و تلاش برای سودآوری، سایه خودش رو روی هنر انیمیشن انداخته بود.

دیدگاه مک کی: انیمیشن هنر است… نه تجارت.

مک کی همیشه دیدگاه روشنی درباره انیمیشن داشت: اون رو یک هنر می دونست، نه صرفاً یک تجارت. تو سال ۱۹۲۷، تو یه مهمونی به افتخارش تو نیویورک، بعد از کلی نوشیدن، مکس فلایشر (Max Fleischer)، انیماتور معروف، مک کی رو معرفی کرد. مک کی به انیماتورهای جمع شده اونجا چند تا توصیه فنی داد، اما وقتی حس کرد که تماشاگرا بهش توجه نمی کنند، سرزنششون کرد و گفت:

انیمیشن یک هنره. این چیزیه که من ازش می فهمم. اما اون چیزی که می بینم، اینه که شماها اون رو به یه حرفه تبدیل کردید. نه یه هنر، بلکه یه حرفه. بد شانسی!

این جمله معروف، دیدگاه مک کی رو به خوبی نشون می ده. اون اعتقاد داشت که هنر نباید قربانی تجاری سازی بشه. اون سال ها بعد از گرتی، وقتی هرست (کارفرمای مک کی تو روزنامه) فهمید که مک کی بیشتر وقتش رو صرف انیمیشن می کنه تا کاریکاتورهای روزنامه، مک کی رو مجبور کرد که انیمیشن رو کنار بذاره. این اتفاق تلخ، نشون دهنده تقابل همیشگی هنر و پوله که حتی تو دوران انیمیشن صامت هم وجود داشته.

حفظ میراثی آسیب پذیر: سرنوشت آثار مک کی

داستان معرفی انیمیشن کوتاه گرتی دایناسور (Gertie the Dinosaur) بدون اشاره به سرنوشت آثار خود مک کی، کامل نیست. متاسفانه، خیلی از کارهای این پیشگام انیمیشن، اونطور که باید و شاید حفظ نشدند و این واقعاً جای تأسف داره.

چالش های نگهداری نقاشی های اصلی و فیلم های نیترات

روش کاری مک کی بسیار طاقت فرسا بود، اما همین روش، آثاری رو خلق کرد که بی نظیر بودند. با این حال، بعد از مرگش، کارهای هنری اصلی مک کی به خوبی حفظ نشدند. متاسفانه، بخش زیادی از اون ها تو آتیش سوزی اواخر دهه ۱۹۳۰ از بین رفتند و وقتی خانواده مک کی به پول نیاز داشتند، بقیه هم فروخته شدند. این واقعاً دل آدم رو به درد میاره که چطور آثار یه هنرمند نابغه، اینطور مورد بی توجهی قرار گرفته.

مشکل دیگه این بود که فیلم ها روی فیلم های نیترات ۳۵ میلی متری فیلمبرداری می شدند. فیلم های نیترات، ماده ای ناپایدار و قابل اشتعال هستند که به مرور زمان خراب می شن و از بین می رن. مک کی خودش هم برای ایجاد فضای ذخیره سازی بیشتر، بسیاری از قوطی های فیلم اصلی خودش رو نابود کرده بود. به همین دلیل، از اون چیزهایی که نگه داشته بود هم، خیلی کم باقی مونده.

تلاش های رابرت برادرتون و سینماتک کبک

با این همه، امید هنوز زنده بود. حدود ۴۰۰ نقاشی اصلی از فیلم گرتی حفظ شده اند. این نقاشی ها رو رابرت برادرتون (Robert Brotherton)، یه انیماتور دیگه، تو مغازه پارچه فروشی ایروینگ مندلسون (Irving Mendelsohn) پیدا کرد. مندلسون کسی بود که فیلم ها و کارهای هنری مک کی تو دهه ۱۹۴۰ به امانت بهش سپرده شده بود.

به جز چند تا سل (نقاشی های شفاف) از فیلم غرق شدن لوزیتانیا (The Sinking of the Lusitania)، این نقاشی های گرتی تنها آثار انیمیشن اصلی مک کی هستند که باقی مونده اند. برادرتون و مندلسون بی نتیجه تلاش می کردند تا موسسه ای رو پیدا کنند که فیلم های مک کی رو نگهداری کنه، تا اینکه تو سال ۱۹۶۷، سینماتک کبک (Cinémathèque québécoise)، یه مرکز حفظ فیلم کانادایی، تو نمایشگاه جهانی فیلم انیمیشن مونترال بهشون نزدیک شد. از اون موقع به بعد، سینماتک کبک مسئول نگهداری و مرمت فیلم های مک کی شده و این واقعاً یه خبر خوب برای میراث گرتی دایناسور محسوب می شه.

جالبه بدونید که از نقاشی های باقی مانده، پانزده تا از اونا تو نسخه های موجود فیلم دیده نمی شن. این نقاشی ها احتمالاً از یه سکانس واحد، شاید انتهای فیلم، هستند که توش گرتی سرش رو از سمت راست تماشاگرا بیرون میاره و تعظیم می کنه. این جزئیات نشون می ده که چقدر این آثار ارزشمند و حساس هستند و چقدر کار برای حفظشون مهمه.

نتیجه گیری: نگاهی به آینده از دل گذشته

خب، رسیدیم به آخر داستان معرفی انیمیشن کوتاه گرتی دایناسور (Gertie the Dinosaur)، فیلمی که تو سال ۱۹۱۴ توسط وینسور مک کی ساخته شد و برای همیشه اسمش تو تاریخ انیمیشن جاودانه شد. گرتی نه فقط اولین انیمیشنی بود که یه دایناسور رو به تصویر کشید، بلکه یک شاهکار واقعی و نقطه عطفی بی بدیل تو هنر هفتم به حساب میاد.

مک کی با نبوغ و بینش فراتر از زمان خودش، تکنیک های انیمیشن رو متحول کرد؛ از کی فریم ها و علامت گذاری ثبت گرفته تا سیستم تقسیم مک کی، همه اینها پایه هایی شدند برای ساخت انیمیشن های آینده. اون به یه موجود ماقبل تاریخ، شخصیت و روح بخشید و نشون داد که انیمیشن می تونه فراتر از چند تصویر متحرک، یه داستان گوی قدرتمند و یه اثر هنری عمیق باشه.

تأثیر گرتی رو می تونیم تو کارهای بزرگانی مثل والت دیزنی ببینیم که خودش رو مدیون مک کی می دونست. این دایناسور دوست داشتنی، راه رو برای نسل های بعدی انیماتورها باز کرد و جایگاه انیمیشن رو به عنوان یک هنر جدی تثبیت کرد. با وجود چالش های حفظ و نگهداری، میراث مک کی و گرتی همچنان زنده ست و به ما یادآوری می کنه که چطور یک ایده ساده، می تونه دنیایی رو متحول کنه.

اگه واقعاً می خواید ریشه های انیمیشن مدرن رو درک کنید و از نزدیک شاهد نبوغی باشید که فراتر از زمان خودش رفت، حتماً این فیلم های کوتاه پیشگام و شاهکار تاریخی رو تماشا کنید. گرتی دایناسور فقط یه فیلم قدیمی نیست، یه درس تاریخ، یه منبع الهام و یادآوری قدرت بی کران خلاقیته.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "معرفی کامل انیمیشن گرتی دایناسور (Gertie the Dinosaur)" هستید؟ با کلیک بر روی فیلم و سریال، اگر به دنبال مطالب جالب و آموزنده هستید، ممکن است در این موضوع، مطالب مفید دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "معرفی کامل انیمیشن گرتی دایناسور (Gertie the Dinosaur)"، کلیک کنید.

نوشته های مشابه